زمان مطالعه: 3 دقیقه
به گزارش پایگاه تحلیلی تهذیب آنلاین(کلینیک روح درمانی)، آیت الله گرامی در شرح دعای روز دهم بیان کرد:خدایا، من را در ماه رمضان از کسانی قرار ده که اهل توکل به تو هستند، «توکل» مقابل «توکیل» است و توکیل به معنی این است که دیگری را وکیل می کنم ؛ اما توکل به معنای این است که من از طرف دیگری وکیلم ؛ پس معنا اینگونه است که من از طرف خدا وکیل هستم تا بدانم که اصل کارها، دردست خداوند است،
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَهَ الطَّالِبِین «بحارالأنوار ج : ۹۵ ص : ۳۱ ؛ « اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْفَائِزِینَ إِلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُقَرَّبِینَ لَدَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَهَ الطَّالِبِینَ»»
اى خدا، مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند و نزد تو فوز و سعادت یابند، قرار ده و مرا از آنان که مقربان درگاه تو باشند، قرار ده، به حق احسانت اى منتهاى آرزوى طالبان.
*معنای توکل
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ
خدایا، من را در ماه رمضان از کسانی قرار ده که اهل توکل به تو هستند، «توکل» مقابل «توکیل» است و توکیل به معنی این است که دیگری را وکیل می کنم ؛ اما توکل به معنای این است که من از طرف دیگری وکیلم ؛ پس معنا اینگونه است که من از طرف خدا وکیل هستم تا بدانم که اصل کارها، دردست خداوند است، من بهعنوان وکالت تو این کارها را انجام میدهم و اصل تو هستی، در قرآن وقتی راجع به توکل سخن میگوید، در بعض آیات بیان میدارد که، خدا وکیل است، در بعض آیات نیز میفرماید ما وکیل هستیم و هر یک به اعتبار و جهتی بیان شده است.
البته نباید در فهم معنای توکل به اشتباه افتاد و گمان کرد توکل یعنی دست روی دست گذاشتن، عدهاى مىگفتند: توکّل بر خدا مىکنیم، خدا خود روزى رسان است، ما چرا به دنبال کار برویم؟ امام صادق علیه السلام مىفرمود: « لَا تَدَعْ طَلَبَ الرِّزْقِ مِنْ حِلِّهِ، فَإِنَّهُ أَعْوَنُ لَکَ عَلَى دِینِکَ، وَ اعْقِلْ رَاحِلَتَکَ وَ تَوَکَّلْ؛اأمالی (طوسی)، ص: ۱۹۳ » دست از طلب رزق از راه حلال بر ندارید، این روش، کمک بر دین شماست، مثلاً میگویند همیشه شترت را ببند اما توکّل هم بکن (مثل معروف عرب/ اعقل البعیر ثمّ توکّل).
توکل مرحوم قاضى
آقاى حاج شیخ عبّاس قوچانى وصىّ مرحوم قاضی، که مدّت سیزده سال کسب فیوضات از محضر ایشان نموده است میگفتند: مرحوم قاضى یک حجره در مسجد کوفه و یک حجره در مسجد سهله داشت و غالباً در مسجد کوفه و یا مسجد سهله بود، و بسیارى از شبها را در آنجا بیتوته میکرد، و به تهجّد، تلاوت قرآن و شب زنده دارى میگذرانید و غالباً هم مسافت میان نجف و کوفه و یا سهله را پیاده مىپیمود، در بین راه غرق ذکر خدا بود. و گهگاهى هم این راه را با واگون اسبى که روى ریل حرکت میکرد، میان کوفه و نجف دایر بود طىّ مینمود. و براى رفتن به کوفه که یکى دو روز ممکن بود به طول انجامد، قند و چاى گذشته از نان و دوغ که غذاى معمولى او بود، لازم بود.
یکى از شاگردان او که تازه به او پیوسته بود، حکایت کرد: روزى مرحوم قاضى را دیدم از بازار بزرگ (بازار ساعت) به طرف دروازه کوفه میرود. دانستم: قصد مسجد کوفه را دارد. من میدانستم: او هیچ پولی در جیب ندارد، در شگفت افتادم که ایشان قند و چاى حتماً لازم دارد، گذشته از این هم هوا گرم است و پیاده رفتن امکان ندارد. ایشان که با کمال طمأنینه بازار را طىّ مینمود. من هم از پشت سر او میرفتم تا ببینم آخر کار به کجا منتهى مىشود؟!
به اواخر بازار که رسیدیم؛ یک مرد عرب که سر و صورت خود را با چفیّه (کوفیه- دستمال سربند) پیچیده بود و به صورت أعراب بود؛ آمد در مقابل ایشان ایستاد، و یک اسکناس یک دینارى به ایشان داد. مرحوم قاضى روى خود را به عقب برگردانده و به من فرمود: دیدى خداوند قادر است؟!
من بسیار شرمنده شدم، زیرا دانستم از تمام أفکار و خاطرات من، او اطّلاع داشته، و سبب سازى خداوند را بدین گونه به من گوشزد نموده است.
*چه کسانی رستگارند
وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ
خدایا، مرا از رستگاران قرار ده ؛ نه از اهل شقاوت، این دعای مهمی است؛ رستگاران، نامه اعمال روشنی دارند که وقتی در قیامت نامه اعمالشان را دریافت می کنند از خوشحالی فریاد می زنند« ُ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَه؛ الحاقه ۱۹» بیایید نامه اعمال مرا بخوانید
وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ
خدایا، مرا از مقربین در گاهت قرار بده؛ «مقرّبین» کسانی هستند که یک سره خود را و جمیع شؤون خود و جمیع تعلّقات خود را وقف حضرت محبوب نمودهاند و در مقام انقیاد و اطاعت، آنچنان دلباخته، پاکباخته، شیفته و شیداى حضرت حقّ شدهاند که اصلًا وجودى براى خود نمىبینند، تا بر اساس آن خداى را در مقابل خویش قرار داده، به عبادت بپردازند. اینان از مرتبه و مرحله فعل، اخلاص و ثواب درگذشتهاند و هیچ مؤثّرى را سواى پروردگار به رسمیّت نمىشناسند، و هیچ اثرى را بالطّبع به غیر از پروردگار نسبت نمىدهند.
بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَهَ الطَّالِبِین
به حق احسانت، خواستههای من را اجابت کن ؛ ای کسی که غایت طالبین تویی ! انسان اگر به دنبال مادیات و دیگر امور باشد، آرام نمی شود مگر زمانی که به کمال مطلق برسد، که او غایت الغایات است.
*حوزه
https://etratona.ir/?p=2383