×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : دوشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۳

زمان مطالعه: 3 دقیقه

به گزارش پایگاه تحلیلی تهذیب آنلاین (کلینیک روح درمانی) ، همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خداوند، برای آشنایی با مضامین دعاهای روزانه هر روز از این ماه مبارک، آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیر مدرسه علمیه امام مهدی(عج) و از اساتید اخلاق، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، به شرح دعای روز سیزدهم پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم:

درخواست پاک شدن روح از پلیدی و کثافت

«اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ»؛ خدایا مرا در این روز از پلیدی‌ها و کثافات روحی پاک کن.

گاهی انسان طهارت جسمی پیدا می‌کند مثلاً وضو می‌گیرد، الوضو نورُ، فرمودند دائم در طهارت است، گاهی طهارت، طهارتِ روحی است، طهارت روحی این است که انسان واقعاً از پلیدی‌ها و کثافات روحی دور باشد و فکرش فکر بدی نباشد، فکر گناه نکند پس در طهارت است، از خداوند می‌خواهیم کاری بکند که فکر گناه نکنیم و در طهارت باشیم، یاد گناه نباشیم و اعمال ما اعمالِ بد نباشد، دور از پلیدی‌ها باشد، کاری نکنیم که دیگران را به رنجش بیندازیم، کاری نکنیم بعداً نگاه کنیم و ببینیم یک عمر در گناه غوطه‌ور شدیم، خدایا اینگونه من را قرار بده، طوری طهارت که دیگر هیچ گناهی در وجود من نباشد، چون گاهی آثار گناه، انسان را مجدد به گناه دعوت می‌کند، «اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ»؛ خدایا چنان طاهر شوم که دیگر به گناه برنگردم و گناه نکنم و مواظب گناه باشم.

حالات انسان نسبت به گناه

گاهی انسان به گناه علاقه دارد و گاه از گناه توبه می‌کند اما گاهی بعد از توبه کردن به سمت گناه می‌رود، طهارت این است که انسان طوری شود که دیگر این آثار گناه در وجود او نباشد بدش بیاید، طوری باشد که دیگر از پلیدی‌ها و کثافات روحی که باعث می‌شود اجازه ندهد پرواز کند و به سمت پروردگار عالم برود، به سمت خوبی‌های عالم برود از آن دور شود، لذا گرفتار می‌شود و این گرفتاری باعث می‌شود که به گناه برگردد.

وقتی طهارت به وجود بیاید دیگر دنبال آن گرفتاریِ بعد از گناه هم که آثار گناه است نمی‌رود، لذا از همه پلید‌ی‌ها و کثافات روحی من پاک بشوم.

درخواست صبر و تحمل

«وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَى کَائِنَاتِ الْأَقْذَارِ»؛ خدایا یک صبری و تحملی به من مرحمت کن که این حوادث خیر و شری که در عالم به وجود می‌آید همه را من بتوانم در این کائنات که وجود دارد تحمل بکنم.

یکی از خصوصیات مؤمنین این است که تحمل می‌کنند همه حوادثی که در عالم به وجود می‌آید چه حوادث خیر و چه شر، خیر خیلی مسرو نمی‌شوند آنقدر مسرور نمی‌شوند که خدایی نکرده مست شوند و شر اینقدر ناراحت نمی‌شوند که مایوس بشوند می‌روند به دنبال برطرف کردن آن اگر هم یک روزی صدایشان را بلند می‌کنند برای اینکه دیگران متوجه شوند و آنها را برطرف کنند و مواظبت کنند و نه اینکه سکوت کنند.

«وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَى کَائِنَاتِ الْأَقْذَارِ»؛ و صبر می‌کنند در کائنات در آنچه به وجود آمده است از خیر و شر ولی نه آن صبری که باعث شود اصل از بین برود و نه طوری انجام می‌دهند که باز آن اصل از بین برود.
پرهیزکار بودن

«وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَهِ الْأَبْرَارِ»؛ خدایا مرا موفق بدار که جزء پرهیزگاران عالم باشم و کسی که متقی است، تقوا بسیار بسیار مهم است، تقوا انسان را از همه بدی‌ها بازمی‌دارد و ذهن انسان را هم باز می‌کند، کسانی که متقی هستند از چیزی هراسی ندارند و کسانی که متقی نیستند و به دنیا وابسته می‌شوند گرفتار می‌شوند و لذا این گرفتاری عامل می‌شود تن به هر چیزی بدهند از جمله گناه و هر کسی هم گناه کرد سکوت بکنند چون متقی نیستند.

سخن گفتن و هم نشینی با نیکان عالم

«وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَهِ الْأَبْرَارِ»؛ سخن گفتن با نیکان عالم یعنی هم‌نشینی با خوبان عالم طوری که آنچه که برای او به وجود می‌آید او را به سمت خوبی‌ها هدایت بکند، موفق شود او مِن‌الابرار شود.

«بِعَوْنِکَ یَا قُرَّهَ عَیْنِ الْمَسَاکِینِ»؛ به یاری خودت، تو باید یاری کنی و یاری‌کننده حقیقی خداست، بله انسان باید تلاش خودش را بکند ولی یاری‌کننده حقیقی خداست از این جهت بیان می‌کند که اگر موفق شدیم بدانیم این موفقیت از آن خداست و ما دچار غرور نشویم، فریب نخوریم به یاری خودت ای مایه شادی‌خاطر مساکین.

مساکین چه کسانی هستند؟ انسان همیشه فقیر در خانه خداست، مساکین منظور مسکین‌هایی نیست که ما می‌گوییم فقیر ظاهری، نه همه انسانها، فرمود ای انسان شما همه فقیر در راه خدا هستید اگر انسان خودش را مسکین خانه خدا بداند او برنده است وگرنه او تصور می‌کند و دچار غرور می‌شود، یک چیزی نصیبش می‌شود فکر می‌کند او توانسته و فکر و ذهن او بوده است، یک ریاستی و یک بیان و یک هوش و استعدادی نصیبش می شود همان هوش و استعداد از طرف خداست و همه ما مسکین هستیم.
لذا نور دیده حقیقی مسکین‌های عالم خود خداست و اینکه پیامبر فرمود «الفقرُ فخری»، منظور این است، نه فقر ظاهری بلکه او می‌گوید جلال و الکرام به عنوان یاری‌کننده من است و من مسکین درگاه خدا هستم و این برای حضرت فخر می‌شود ولذا کسی مغرور نمی‌شود و می‌داند همه چیز از جانب خداست  و هر کس این را دانست کارش را هم بیشتر انجام می‌دهد و می‌داند این توفیق از خداست و تلاش او هم روزافزون می‌شود و هیچ وقت هم مغررو نمی‌شود و از کسی هم طلبکار نخواهد بود چون می‌داند لطف خداست، عنایت و محبت خداست حتی توانسته به دیگران خدمت بکند.

*فارس

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه عترتنا منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.