×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : سه شنبه, ۴ مهر , ۱۴۰۲

زمان مطالعه: ۲۰ دقیقه

به‌ مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت شهید محراب آیت‌ الله دستغیب مسابقه اینترنتی «شهید محراب» برگرفته از کتاب صلاه‌الخاشعین برگزار می شود.

مسابقه اینترنتی شهید محراب آیت‌ الله دستغیب+سوالات عترتنابه گزارش پایگاه تحلیلی عترتنا / مسابقات: مسابقه اینترنتی شهید محراب آیت‌ الله دستغیب بر مبنای گزیده کتاب صلاهالخاشعین شهید آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب(ره) به مناسبت سالگرد شهادت ایشان به همت آستان مقدس حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ(ع) و با همکاری مرکز قرآن کریم آستان قدس رضوی و کمیته فرهنگی و قرآنی اعتاب مقدسه برگزار می شود.

زمان برگزاری
مهلت شرکت در مسابقه تا ۲۲ آذرماه سالجاری اعلام شده است و در پایان به ۱۰ نفر از برندگان به قید قرعه جوایز نفیسی اهدا خواهد شد.

محتوای و منبع سوالات مسابقه شهید محراب آیت‌ الله دستغیب

متن زیر گزیده‌ای از کتاب صلاه‌الخاشعین شهید محراب آیت الله دستغیب است که سوالات این مسابقه از متن زیر تهیه شده است که شرکت کنندگان باید با دقت این متن را مطالعه نموده و در پایان در مسابقه شرکت نمایند.

کمال هر موجودی سبب آفرینش اوست

هر نوعی از موجودات را کمالی ویژه اوست که به خاطر آن کمال، آفریده شده است؛ مثلا اسب را برای دویدن در جنگ و کمک انسان بودن و تفریح و استراحت انسان آفریده اند و الاغ را برای بار کشیدن. اگر اسب از کمال خویش عاجز آید و او را پالانی سازند و چون الاغ از او بار بکشند، نقصانش می باشد.

همچنین انسان را کمالاتی ویژه است که سایر موجودات مادی از آن بی بهره اند و آن ((عقل)) خدادادی است تا به برکت و به واسطه آن، خدایش را بشناسد و شگفتی های آفرینش او را بداند و به وسیله آن، از گرفتار شدن در دام شهوت و خشم برهد و در تهیه سفر آخرت بکوشد.

نقصان آدمیّت در اثر غفلت

هلاکت و نقصان انسان نیز در فراموش نمودن این جنبه است که برای جای دیگر آفریده شده و باید مبدأ و معاد شناس گردد. و به واسطه غفلت از خدا و فراموشی آخرت خودش را چون سایر حیوانات می پندارد که باید وقتش را صرف خوردن و خفتن و آمیزش و به دست آوردن مقدماتش نماید. یا عمده وقتش را صرف غلبه و استیلا بر دیگران می نماید؛ مانند درندگان.حال آن که خوردن و خفتن و آمیزش و تحصیل مقدمات آن ها به خاطر رفع ضرورت و باقی ماندن مرکب بدن است نه این که این ها مقصود اصلی و بالذات باشد؛ بلکه چون لازمه این جسم و مرکب بدن و دوام و بقای آن این امور است، به خاطر ناچاری به مقداری که ضروری است باید شخص آن ها را انجام دهد نه این که همتش را در این امور مادی قرار دهد.

خودشناسی عامل خداشناسی

گفتیم که آدمی برای مبدأ و معادشناسی آفریده شده است و راستی که شناختن خداوند، سرمایه سعادت انسان است و از راه خود شناسی این مهم حاصل می گردد. حتما آدمی باید این اندیشه را دنبال نماید که سالیان پیش نبوده و نام نشانی نداشته است. قرآن مجید هم این مطلب را در نخستین آیه از سوره دهر به طور استفهام عنوان می فرماید که انسان در آن اندیشه کند و پاسخش را که خیلی واضح است، از یاد نبرد، می فرماید: ((هل اتی علی الانسان…..)) آیا بر انسان روزگاری گذشت که چیز یاد آورده شده نباشد؟ بدیهی است پاسخش مثبت است. یک صد سال پیش هیچ کدام از ما نبودیم و یک صد سال دیگر هم به طور معمول و متعارف، هیچ کدام از ما نیستیم.

لزوم اندیشه در مبدأ آفرینش بدن

انسان، قطره آب گندیده ای بود که دست قدرت در آن گوش، چشم، سر، دست، پای، زبان، رگ، پی، استخوان، گوشت و پوست آفرید. انسان باید در وضع فعلی خودش دقت کند، از آفریدن یک موی عاجز است، آن وقتی که نطفه بود، عاجزتر بود. پس این همه عجایب را دیگری در او پدید آورده که خداوند تبارک و تعالی است، آن گاه از کیفیت آفرینش اعضای خویش، حکمت خدای را بشناسد.

خداوند و فراهم کردن اسباب سعادت روح

همان طور که خداوند ((بدن)) انسان را ضایع نگذاشت و به هر چیز نیازمند بود در حفظ و بقا برایش قرار داده، همچنین((روح)) را که به منزله راکب و سلطان ((مملکت)) تن است، مهمل نگذاشته است و جمیع اسباب تحصیل سعادت ابدی را به جهت او مهیا فرموده است.

در باطن انسان((عقل)) را آفرید که خود پیامبر داخلی برای انسان به شمار می رود. کارش بیدار کردن انسان از مستی هوا، هوس. یادآوری اش از وقوفش بین یدی الله و واداریش به بار سفر و آماده شدن برای چنین سفری است تا بتواند هر چه بیشتر، معرفت و کارهای شایسته تحصیل نماید. یادآورانی هم در خارج معیّن فرمود که انسان را راهنمایی نمایند.

پرورش بذر ایمان با آب عبادت

پس از قرار دادن بذر ایمان و اعتقاد به اصول دین و مذهب آن را باید به آب عبادت و امید به رحمت خداوندی و همچنین آتش ترس و التجا به درگاه ربوبی پرورش دهد و خار و خاشاک معاصی و رذایل اخلاق را از آن بر طرف نماید تا روز به روز یقینش کامل تر گردد و نور ایمان در دلش زیادتر شود و از ایمانش بهره ای کافی برای روزی که نور ایمان از پیش و سمت راست نورافشانی می نماید، ببرد.

هوای نفس سخت ترین حجاب

از خداوند باید مسألت نمود و به ائمه هدی(علیهم السلام) باید متوسل شد که خداوند، یقین عنایت فرماید؛ زیرا یقین سرمایه سعادت ابدی است و می توان آن را به وسیله اعمال صالحه همراه با صدق و اخلاص از خداوند مسألت نمود و راه اساسی آن، مخالفت هوای نفس کردن است؛ چون مزاحمی قوی تر از هوای نفس نیست.

حضرت صادق(علیه السلام) می فرماید: (( حجابی بزرگ تر و ترسناک تر میان بنده و حق تعالی، از نفس و هوا و برای کشتن و بریدن آن ها سلاح و وسیله ای مانند اظهار نیاز به درگاه خداوند سبحان و خشوع برای او و همچنین گرسنگی و تشنگی در روز (به وسیله روزه داری) و بیداری در شب (و سرگرمی به عبادت) نیست)).

نماز بهترین کارها پس از معرفت

معاویه بن وهب از حضرت صادق(علیه السلام) پرسید: (( بهترین کاری که بندگان به واسطه آن به پروردگارشان نزدیک می شوند و دوست داشتنی ترین کارها نزد خداوند عز و جل چیست؟)).حضرت فرمود: (( پس از معرفت خداوند، چیزی برتر از نماز نمی دانم. آیا نمی بینی که حضرت عیسی(علیه السلام) می فرماید: پروردگارم مرا سفارش فرمود به نماز و روزه تا وقتی که زنده ام)). پس مطابق این حدیث شریف، هیچ چیز پس از خداشناسی از نماز افضل نیست.

بهتر بودن نماز واجب از حج و صدقه

در کافی و فقیه از حضرت صادق(علیه السلام) مروی است که: (( یک نماز واجب بهتر از بیست حج است و یک حج بهتر از خانه ای که پر از طلا باشد و در راه خدا از آن صدقه داده شود تا تمام شود)).

و در روایت دیگر از همان حضرت می فرماید: (( نماز واجب نزد خداوند برابر هزار حج و هزار عمره پذیرفته شده است)).

بعضی از افراد به واسطه این که از شرایط سخت ظاهری و باطنی نماز غافل شده اند تعجب می کنند که چگونه یک نماز واجب، بهتر از هزار حج و هزار عمره است با آن که در حج و عمره، مشقت های بسیار است؛ اما پس از شرایط صحت و قبولی نماز معلومشان می شود که راستی سخت است و جهاد اکبر است؛ همان طور که خداوند فرموده است: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ ﴿بقره-۴۵((یاری جویید بر صبر و نماز، هر آینه نماز بزرگ و دشوار و گران است مگر بر متواضعان و ترسناک های از خوف خدا)).

و اکثر مفسرین بر آنند که ضمیر ((انّها)) در آیه شریفه به ((صلوه)) برمی گردد؛ یعنی نماز به راستی که بر غیر خاشعین سخت است البته خاشعین کسانی هستند که به یقین می دانند به وعده های پروردگار می رسند و به سوی رحمت باز می گردند.

لزوم حضور قلب در نماز

از آیات قرآن که در این مورد رسیده است می فرماید: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ . الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ  (مومنون-۲و۱) (( هر آینه مومنین رستگار شدند ( آنان که به خدا گرویدند، به خواسته هایشان رسیدند) آنان که در نمازشان ترسناکند (از خدای خود می ترسند و برایش خاضع و ذلیلند )).

پس مطابق با این آیه شریفه، مومنی که اهل نجات است، کسی است که در نماز خاشع باشد و خشوع بدون حضور قلب تصور نمی شود.

در آیه دیگر می فرماید: إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی (طه-۱۴) ((به پای دار نماز را برای یاد کردن من)) و بدیهی است که غفلت ضد ذکر است، کسی که در همه نمازش غافل و بی خبر است، چگونه برای یاد حق تعالی نماز را بر پا داشته است و چگونه این امر را اطاعت نموده که می فرماید: ((نماز را برای یا خدا برپا دارید)).

پذیرفته شدن نماز به اندازه حضور قلب

از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مروی است که می فرماید:((چه بسیار بر پا دارنده نماز که بهره اش از نمازش رنج و زحمت است)). یعنی فایده معنوی بر نمازش مترتب نیست؛ چون با حضور قلب همراه نبوده است. و از حضرت صادق (علیه السلام) مروی است که: ((سوگند به خداوند! هر آینه بر شخص، پنجاه سال می گذرد و حال آن که خداوند تعالی یک نماز از او نپذیرفته است، پس چه چیز از این سخت تر است؟)).

و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: (( نمازگزار با پروردگارش مناجات می کند))؛ البته کلام با غفلت مناجات نیست.

تقوای قلب مطلوب است نه صورت

مهم تقوای قلب شماست و تقرّب به وسیله اخلاص که داعی شماست بر تعظیم به امر خدا؛ یعنی آنچه شما را وا می دارد که دستور خداوند را بزرگ بشمارید و به اطاعتش به سوی او تقرب جویید همان تقوای دل هایتان است که به برکت آن هر کار خیری مورد قبول واقع می شود. از جمله خیرات بلکه عمده آن نماز است که اگر با تقوای قلب همراه نباشد، نتیجه ای مهم بر آن مترتب نیست؛ بنابراین، مهم در نماز، توجه قلب است نه مجرد افعال و اقوال.

نماز چاره بیماری غفلت

هر ساعتی از روز و شب که بر انسان می گذرد، معمولا میل به دنیا در او بیشتر و غفلتش از آخرت زیادتر می گردد و در نتیجه زنگار قلبش سخت تر می شود؛ لذا خدای مهربان توسط پیامبر گرامی خود، معجونی قرار داد که به واسطه عمل کردن به آن، آیینه دل، صیقلی شود و معرفت و ایمان در آن بتابد و از بیماری های قلبی – که عمده آن ها غفلت است- شفا یابد و آن معجون ((نماز)) است که مرکب از افعال، اقوال، شروط ظاهری و باطنی است.

کیفیت تحصیل حضور قلب

اما بیان کیفیت تحصیل حضور قلب در نماز و پیدا شدن آن، متوقف بر تحصیل مقتضی و رفع مانع است؛ یعنی باید چیزهایی که موجب پیدا شدن حضور قلب می شود آماده کرد و چیزهایی که مانع آن است برداشت یا از پیدا شدنش جلوگیری نمود.

اما نسبت به جهت مقتضی، نخست باید نماز در نظر نمازگزار هر چیز دیگری مهم تر باشد؛ زیرا نفس انسان طوری است که اگر چیز مهم تری از نماز در نظرش بود، در حال نماز به آن متوجه می گردد و نمی گذارد نسبت به نماز حضور قلب پیدا شود.

بنابراین، تا اهمیت نماز در نظر نمازگزار بیش از سایر امور نشود، توقع حضور قلب نداشته باشد و این اهمیت نیز حاصل نمی شود مگر این که به راستی فنای دنیا و بهره های مادی را باور کند و به یقین بداند که آخرت باقی و بهتر است و یقین کند نماز از بزرگترین وسیله ها برای رسیدن به ثواب های باقی است به قسمی که اگر پذیرفته شود، سایراعمال نیز پذیرفته می گردد وگرنه سایر اعمال رد می شود.

از این جاست که حالات اشخاص در نماز و حضور قلب در آن متفاوت است و در نتیجه درجاتشان یکنواخت نیست تا چه مقدار از ایمانشان به دنیا و آخرت باشد.

سرّ مطلب آن است که محبت ضدّین محال است و خدا دو دل در یک سینه قرار نداده؛ یعنی یا باید علاقه به دنیا و سرگرمی هایش باشد یا آخرت و به هر اندازه به یکی نزدیک شد به همان اندازه از دیگری دور خواهد شد.

راهنمایی برای دل کندن از دنیا

چه کنیم دوستی دنیا و غفلت از خدا را از دل های خود بیرون کنیم؟

البته دانستنش آسان است ولی عمل کردنش سخت. نخستین گام آن است که یاد مرگ را بسیار کنیم و آرزوهای دنیوی را کم نماییم. در فنای دنیا و پستی بهره های آن زیاد بیندیشیم. حالات گذشتگان را بخوانیم و از غفلتشان از مرگ و نرسیدن به آمال واهی خود، عبرت بگیریم.

سبب عدم حضور قلب در نماز

از سخنان گفته شده معلوم گردید که پیدا نشدن حضور قلب در نماز، قسمت عمده اش به خاطر بی اعتنایی به آخرت و اسباب نجات از خطرات آن است.اگر هر کدام از ما جایی از خانه ای که در آن زندگی می کنیم خراب شود، تمام همتمان این است که نواقص خانه را برطرف نماییم؛ اما نسبت به آخرت چنان مسامحه می نماییم مثل کسی که در آن شک دارد و به عفو و کرم خدا، خودمان را مغرور کرده ایم؛ مثل کسی که از قرآن فهمی حاصل ننموده است در حالی که قرآن می فرماید: وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى . وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى (نجم۴۰-۳۹) ((نیست برای انسان مگر آن چه کوشیده است و نتیجه کوشش خود را به زودی می بیند)).

دستوراتی برای آخرت طلبان

اگر طالب آخرت هستی، در تلاوت قرآن مداومت نما هر آن چه بتوانی. همان طور که خود قرآن دستور فرموده است، از خواندن و تدبر در آیاتش کوتاهی نکن. از یاد مرگ و عقبات پس از آن غفلت نکن و زیارت اهل قبور را ترک منما. به استماع مواعظ مداومت نما و هم چنین کتاب های اندرز را مطالعه کن.

حضرت امیرالمومنین(علیه اسلام) می فرماید:((خدا رحمت کند کسی را که همت خود را یکی قرار دهد)). یعنی حزن و اندوهی نداشته باشد جز نسبت به امور اخروی.

باید هر کسی به مقدار توانایی اش سعی نماید موانع ظاهری و باطنی حضور قلب و توجه در نماز را برطرف نماید و اگر همت خودش را در این مطلب قرار داد، خدای تعالی نیز او را یاری می فرماید و موفقش خواهد داشت و ابواب رحمتش را بر او مفتوح خواهد فرمود همان طوری که خودش در قرآن وعده فرموده است: وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿عنکبوت-۶۹ ((کسانی که در راه ما بکوشند، هر آینه ما راه هایمان را نشانشان می دهیم، به درستی که خدا با نیکوکاران است)).

معانی افعال، اقوال و مقدمات نماز

نخستین مقدمه واجب برای نماز، به دست آوردن ((طهارت)) است. مطابق روایت مشهور ((لا صلوه الا بطهورٍ)) نماز جز به اسباب طهارت حاصل نمی شود و حقیقت نماز – که مناجات با پروردگار می باشد- همان طوری که اشاره می فرماید: ((المصلّی یناجی ربه؛ نمازگزار با پروردگارش نجوا می نماید)) و همچنین عروج به عالم قدس است که فرمود: ((الصلوه معراج المومن)) نماز، معراج مومن است. این حقایق حاصل نگردد مگر پس از پیدا شدن سنخیت به آن عالم که فرموده اند:((السنخیه عله الانضمام؛ سنخیت سبب یکی و با هم شدن است)). بنابراین باید از احداث و اخبار ظاهری بدنی و باطنی قلبی، طهارتی تحصیل کرده، به تعبیر دیگر از حدث های ظاهری و نجاست های خارجی به وسیله وضو، غسل و تیمم و هم چنین طاهر کردن بدن و لباس، تحصیل طهارت ظاهری نماید. چیزی که مهم است نجاست ها و حدث های باطنی است که به مراتب از نجاست ها و حدث های ظاهری مضرتر و تطهیریش لازم تر است.

زیان بارتر بودن گناهان قلبی

چون جسمانیت بر اکثر مردم غالب است؛ لذا گناهان جسمانی از قبیل: دزدی، غصب، قتل و امثال این ها نزدشان بزرگ است و مرتکب آن را فاسق می دانند؛ اما نسبت به گناهان دل، از قبیل: حسد، کبر، عجب، بی بصیرتی و حبّ دنیا- که اساس هر خطایی است- بی اعتنایند و آن را به چیزی نشمرند و حتی کسانی که این صفات را دارا هستند، از صلحا می شمارند با این که از هر فاسقی، فاسق تر است. و چون بیشتر مردمان به ظاهر اکتفا نموده اند؛ لذا از تطهیر نجاسات باطنی و آلودگی های روحی غافلند و در نتیجه از فوایدی که بر نماز مترتب است بی بهره می باشد.

تشابه نجاسات باطنی به نجاسات ظاهری

اصول نجاسات باطنی پنج چیز است:

اول: کبر، فخر و هوا که به منزله سگ، خوک و کافر است و مطهّر این قسم به این است که انسان به آب توبه و استغفار آن را بشوید و به آب تواضع برای بندگان خدا و تذلل در نزد حضرت آفریدگار، آثار شومش را بزداید و به غضب نمودن بر نفس خود برای رضای خدا، گذشته هایش را جبران نماید و مضمون حدیث شریف آن است که:((خشنودی خودم را در خشم بر نفس قرار دادم)).

حقد، حسد و عداوت از نجاسات باطنی

دوم: از نجاسات باطنی حقد، حسد و عداوت است که به منزله میته در نجاسات ظاهری است و مطهّرش نیز تقویت یقین و ایمان به خداست؛ به این ترتیب که راستی باورش شود که همه کارها به ید با کفایت او است و هرگز بنده بر اراده حق تعالی چیره نمی شود، پس اگر اراده اش به دوام نعمتی برای بنده ای تعلق گرفت، حاسدینش هزارها حیله هم نمایند، هرگز نتوانند آن نعمت را از او سلب نمایند.

ظلم از نجاسات باطنی

سوم: از نجاسات باطنی ظلم است که به منزله خون در نجاسات ظاهری است و مطهّرش خوف از عذاب های الهی است که برای ستمگران معین فرموده است.

چهارم: متابعت و میل به شهوات است که به منزله بول و غایط در نجاسات ظاهری است و راستی بر طبق فرموده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که: ((آدمی ظرفی بدتر از شکمش پر نمی کند)) شرّی نیز چون متابعت و میل به شهوات نیست.

مطهّرش نیز آب جوع (گرسنگی) و تفکر در فنای لذت های دنیاست و نخستین درجه آن به این است که تا گرسنه نشود، چیزی نخورد و تا هنوز میل به خوراک دارد، از خوردن دست بردارد. هم چنین در جهت نیّت سعی کند که قصدش اصلاح شود؛ یعنی خوردن و بهره های مادی اش به قصد تقویت بدن برای عبادت و همچنین خدمت به عیال و دستورات الهی باشد.

حبّ دنیا و غفلت از یاد حق از نجاسات باطنی

پنجم: از نجاسات باطنی حبّ به دنیا و غفلت از یاد حق است که هر کسی آن را بخواهد، تا آن جا که اراده حق باشد به او می دهند، ولی از آخرت بی بهره است.

بوی گند نجاسات دنیا دوستی که چون شراب در نجاسات ظاهری است، از سایر نجاسات، سخت تر و بدتر است. همان طور که شراب آدمی را مست و بی عقل می کند، کسی که مست دنیا دوستی می شود، از حدّ انسانیّت تنزّل می کند و به راستی که ریشه و منشا هر فسادی است.

ذکر مرگ و قیامت مطهّر حبّ دنیا

مطهّر دوستی دنیا نیز متذکر شدن به مرگ و قیامت و لقای خداست. باید آمال و آرزوها را کم کرد و ناپایداری دنیا را از نظر دور نداشت. ظهور رایحه کریه و بوی گند لاشه این نجاست (دنیا دوستی) و متاثر شدن از آن، پس از مرگ خواهد بود؛ ولی در همین عالم نیز برای اولیای حق آشکار است که: ((الدنیا جیفه و طالبها کلاب)) دنیا چون لاشه مردار است و خواهان لاشه، سگانند.

قبایح باطنی را هم بپوشانید

از جمله مقدمات نماز، پوشیدن لباسی است که بدن نمازگزار را بپوشاند و طهارت آن لازم است. همچنین باید غصبی نباشد. اینک گوییم در صورتی که ستر عورت ظاهری واجب است البته پوشاندن عورات و قبایح باطنی – که عبارت از معاصی و رذایل اخلاقی است- لازم تر است، لباس تقوا از محرمات و رذایل اخلاقی برتر است.

نمازگزار باید متوجه قبایح باطنی خود باشد و بداند هیچ چیز آن ها را نمی پوشاند به جز پشیمانی، حیا و خوف از خداوند.

بهترین کارها در بهترین جاها

گرچه نماز خواندن در هر مکانی مباح باشد، صحیح است و مطابق روایت نبوی(صلی الله علیه و آله): (( زمین برای من مسجد و طهور قرار داده شده است)). لیکن سزاوار است این عمل شریف را در بهترین اماکن به جای آورد که مساجد و مشاهد مشرفه باشد. از حضرت صادق(علیه السلام) مروی است که فرمود:((هر گاه به در مسجد رسیدی، پس باید بدانی که سلطان عظیم را قصد کرده ای که بر بساط و مجلس او قدم نمی گذارد مگر کسانی که پاک شده اند)).

هنگام نماز، هنگام بندگی

از مقدمات دیگر، وقت نماز است. پس از دخول وقت، باید فکر نماید این وقتی است که برای اظهار بندگی کردن و رسیدن به درجات مقرّبین به واسطه عبادت و اطاعت نمودن است، پس با کمال سرور، مهیای خدمت شود در حالی که از کثافات باطنی و نجاسات معنوی ترسناک باشد.

به یاد آوردن عظمت خدا هنگام تکبیر

اگر از شنیدن صدای موذن – که یاد آور حق تعالی و عظمتش می باشد- قلب خود را شادمان یافتی، تو را روز قیامت ندای بشارت و رستگاری می آید. در حال شنیدن اذان خود را از هر سرگرم کننده ای باید خالی کنی، حتی ذکر و قرآن و کاملا فصول اذان را استماع کنی و اذکار آن را تکرار و حکایت نمایی.

روی دل در برابر حق تعالی

دیگر از مقدمات نماز، استقبال یعنی رو به قبله بودن است. همان طور که صورت ظاهری را متوجه کعبه می نماید، باید قلب را هم متوجه نماید بلکه مقصود اصلی از خضوع جوارح و ضبط حرکات آن، همان است.

حضرت صادق(علیه السلام) در حدیثی چنین می فرماید:((هنگامی که تکبیره الاحرام گفتی، پس کوچک شمار میان آسمان و زمین را (جز خدا را در جنب حق، کوچک شمار) در برابر کبریایی و بزرگ حق تعالی؛ زیرا خداوند هنگامی که بر دل بنده اش در حالی تکبیر می گوید آگاه شود، در حالی که در دلش چیزی باشد که او را از حقیقت بزرگداشت خداوند بگرداند، حق تعالی می فرماید:((ای دروغگو! آیا به من نیرنگ می زنی؟ به عزت و جلالت خودم سوگند! هر آینه تو را از شیرینی ذکر خودم محروم می گردانم و از قرب خودم باز می دارم)).

من نکردم خلق تا سودی برم

حق تعالی نیازی به خدمت و اطاعت هیچ مخلوقی ندارد بلکه به فضل و رحمتش آنان را آفرید تا رحمتشان کند.

إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿هود-۱۱۹ (مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده و براى همین آنان را آفریده است و وعده پروردگارت [چنین] تحقق پذیرفته است [که] البته جهنم را از جن و انس یک سره پر خواهم کرد) و از عذاب و عقابش دورشان سازد. اگر این همه آفریدگان، همه کافر شوند، یا موحد باشند برایش تفاوتی ندارد؛ لذا از اطاعت، خلق، مشمول کرم و عنایت حق می شوند و خودشان بهره می برند.

استعاذه پیش از قرائت

پس از تکبیره الاحرام، برای شروع در قرائت، استعاذه نماید؛ یعنی از شر شیطان، به سوی خداوند پناه ببرد که شیطان می کوشد فکر نمازگزار را از نماز و معانی آن بگرداند تا متوجه معانی افعال و اقوال آن نشود.

همان طوری که به زبان، اظهار بیزاری از شیطان می نماید و از دستش شکایت می کند، باید به حسب عمل نیز چنین باشد؛ یعنی هر چیزی که پسندیده شیطان رها نماید و درهایی را که به واسطه باز بودنش، شیطان تسلط می یابد، ببندد.

شهوت و غضب، راه های ورود شیطان

راه های ورود و تسلط شیطان بسیار است که از همه مهم تر شهوت و غضب است. حسد، حرص، پر کردن شکم هر چند از حلال باشد، دوستی زینت کردن به زر و زیور زندگی دنیا و طمع به آن چه در دست مردم است، بخل و ترس از فقر و شتاب در کارها، دوستی درهم و دینار، فرو رفتن در اموری که به آن امر نشده بلکه از آن نهی گردیده است و تجسس در امور پنهانی مردم بدگمانی به آن ها و غیره که هر کدام راهی برای ورود شیطان است. پس اگر این ابواب را که بستنش به اختیار است باز نمود؛ البته شیطان وارد می شود و دزدی اش را می نماید و به استعازه زبانی نیز اعتنایی ندارد. هر گاه از زیادتی غفلت به بازیچه (دنیا) همراه با اطفال یعنی دنیا خواهان سرگرم شد و دزد یعنی شیطان آمد و لباس تقوای او را ربود، نباید ساکت شود بلکه باید بر مرکب توبه سوار گردد و دزد را تعقیب کند تا جامه را پس بگیرد و او را زجر نماید تا به دزدی عادت ننماید؛ یعنی ایام گذشته را تلافی نماید و بینی شیطان را به خاک مالد به این ترتیب که امرش را مخالفت نماید.

یاری جستن از حق

پس از استعاذه از مکر و تسلط شیطان به سوی حق تعالی، آن گاه از خداوند در همه امور، یاری بجوید و امیدش را از غیر از او ببرد. سپس در نعمت های ظاهری و باطنی تدبّر نماید که همه از منعم حقیقی است که بدون استحقاق و مطالبه کردن، به همه عنایت می فرماید و از آنان عوض نمی خواهد. پس سزاوار حمد و ستایش جز خداوند عوالم ملک و ملکوت نمی باشد. از رحمت بی پایان اوست که زیادتی گناه گناه کاران و سرکشی طاغیان سبب نمی شود که نعمت هایش را از آنان سلب فرماید بلکه نعمت خود را بر آنان مستدام می دارد و اگر پشیمان شوند و رو به او آورند، می پذیرد.

تاکید بسیار در خواندن سوره توحید

اخبار بسیاری رسیده است که در آن ها نسبت به خواندن سوره ((توحید)) یا ((اخلاص))، در نماز و غیر آن تاکید شده است؛ لذا سزاوار است قرائت این سوره شریف ترک نشود.

در کتاب شریف اصول کافی از حضرت ابی عبدالله(علیه السلام)مروی است که فرمود: ((کسی که یک شبانه روز بر او بگذرد و پنج نماز یومیه را به جای آورد و (قل هو االه احد) را در آن ها نخواند، به او گویند: ای بنده خدا! تو از نمازگزاران نیستی “یا عبدالله لست من المصلین”).

پس به قصد قرائت این سوره مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم) باید بگوید.

اظهار کردن عظمت خداوند با رکوع

پس از اتمام مقام اول از اظهار عبودیّت -که قیام باشد، به بهترین احوال- پس متذکر شود و تصدیق نماید عظمت، جلالت، حکومت و مالکیت حق را و حقارت، ذلّت، محکومیّت و مملوکیّت خود را یاد آورد که مالک هیچ چیز خود نیست، نه سود و نه زیان، نه زندگی و نه رستاخیز. همچین یاد آورد که دائم و باقی اوست و غیر او، همه هالک و فانی اند.

سجده بالاترین خشوع

((سجود)) اعظم مراتب خشوع و بهترین درجات خضوع و موجب قرب به حضرت ربوبی و رسیدن به انوار رحمت های غیر متناهی است.  قرآن مجید در آیه سجده سوره علق می فرماید: (( سجده کن و نزدیک شو)) یعنی قرب را به سجده نسبت می دهد و آن را سبب نزدیکی به خدا می داند و به سبب آن وعده قرب می دهد.

هنگامی که این عمل عظیم را به جا می آورد و برای اظهار عظمت درجه اعلی از عبودیت، گرامی تر و اشرف اعضا – که صورت است – بر پست ترین اشیا -که خاک است – قرار دهد و ابتدا و انتهای خود را یاد آور شود که خاک بوده و هست: مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَهً أُخْرَى ﴿طه-۵۵(( از این خاک شما را آفریدیم و در این خاک شما را بر می گردانیم و از این خاک بار دیگر شما را بیرون می آوریم)).

طول دادن سجده و استحباب تکرار آن

غرض قدردانی از حالت سجده و قرار دادن اعضا بر خاک مذلت است. هر چه انسان بتواند سجده را بیشتر طول دهد، بهره بیشتری می برد؛ همان طوری که طریقه ائمه هدی(علیهم السلام) است.

حضرت صادق(علیه السلام) می فرماید: ((به خدا سوگند! کسی که حقیقت سجود را بیاورد هر چند در عمرش یک مرتبه باشد، زیانکار نیست. و رستگار نشد کسی که خلوت نماید با پروردگارش در مثل چنین حالی مانند کسی که با خودش نیرنگ نماید و غافل و سرگرم باشد از فیوضات و مواعید الهی که برای سجده کنندگان است)).

آری حقیقت سجود، اظهار عجز، مذلت و افتقار در حضور پروردگار است اگر چه در مدت عمر یک دفعه باشد؛ زیرا عجز و مذلت-که حقیقت سجود است – موجب آمرزش بنده است و اگر رحمت و مغفرت برای بنده حاصل نشود، اهل خسران و زیان است؛ لذا پس از آن می فرماید: ((رستگار نشد کسی که سجده حقیقی انجام نداد)).

آنگاه می فرماید:((سجود کن با تواضع و مذلت برای خداوند، سجده کردن کسی که دانسته است از خاکی پست که خلق روی آن گام می نهند، آفریده شده است و از نقطه ای که همه آن را پلید می شمارند)).

چرا دوبار سجده می کنیم؟

انسان در حال سجده نخستین، یادآور می شود از خاک است (منها خلقناکم…) و در حال سر برداشتن، آفرینش خود را از آن و نشو و نما نمودن در دنیا را یادآور شود و در سجده دوم، رحلت از دنیا و بازگشت به خاک را متذکر شود که: ((…و فیها نعیدکم…)) و در حال سر برداشتن از سجده دوم متذکر قیامت و اهوال آن گردد که مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَهً أُخْرَى ﴿طه-۵۵ ((از این [زمین] شما را آفریده‏ ایم در آن شما را بازمى‏ گردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مى ‏آوریم)).

در این حال انسان باید از گناهانش ترسناک باشد و از این که حسناتش رد گردد و پذیرفته نشود، بیمناک باشد، از کار خود مأیوس باشد، ولی به فضل و سعه رحمت حق، امیدوار که او را فضلی عمیم (لطفی عمومی) است، پس متمسک شود به حصن محکم الهی که کلمه توحید است و بگوید: (( اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )).

ده صلوات پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بر صلوات فرستنده

پس از آن متذکر مقام و عظمت حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) شود که راه نجات در شفاعت ایشان است و راه قرب به حق، تمسک به آنان است. هر کس خدا را اراده کند، از ایشان شروع می نماید؛ و بگوید: ((اشهد ان محمداً عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل محمد))

و راستی اگر حقیقت صلوات از مومن سر زند، منتظر باشد ده صلوات خاتم النبیاء (صلی الله علیه و آله) را و به یقین اگر یک صلوات پیامبر(صلی الله علیه و آله) به کسی برسد، موجب رستگاری اش خواهد شد.

اهمیت دادن به تعقیب نماز

مسلمان باید پس از فراغت از نماز، سرگرم تعقیبات نماز شود و به قدری اهمیت دارد که از نماز مستحبی هم بهتر است و سبب زیادتی رزق می باشد.

مقصود از ((تعقیبات)) آن است که پس از نماز، به دعا، ذکر، تلاوت قرآن و سایر کارهای نیک از قبیل تفکر در عظمت الهی و نعمت ها و آثارش و گریه از خوف خدا و محاسبه با نفس سرگرم باشد.

در هر حال تا بشود نباید تعقیبات را ترک کرد به خصوص پس از نماز صبح که تاکید بسیاری نسبته به آن رسیده است؛ حتی اگر نخواهد به دعا و اذکار مشغول باشد در محل نماز رو به قبله بنشیند و از خواب بین الطلوعین (پس از اذان صبح تا طلوع آفتاب) بپرهیزد که مکروه است.

تسبیح، دعا، قرآن و استغفار پس از نماز صبح

از بعضی از بزرگان علما نقل شده است که مردم پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب ((وقت)) را بر چهار قسمت کنند:

یک بخش برای اذکار و تسبیحات که بهترینش تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) می باشد که از هزار رکعت نماز افضل می باشد.

بخش دیگر را به دعاهای وارده که در کتاب های دعا ذکر شده است، اختصاص دهند.

قسمت سوم را به تلاوت قرآن مجید و بخش چهام را در اندیشه در گناهانی که مرتکب شده و استغفار، طلب آمرزش از آن ها و تصمیم بر ترک آن ها در آینده داشته باشند.

پس از فراغت از تعقیب به شکرانه توفیق انجام این عمل بزرگ (یعنی نماز) سجده شکر به جا آورد و بهترین کیفیت آن چنین است که دو بار پیشانی را به خاک بگذارد و در میان این دو سجده ((تعفیر)) نماید. ((تعفیر))،؛ یعنی دو طرف صورت را به خاک رسانیدن، از نشانه های مومن است.

از حضرت صادق (علیه السلام) مروی است که: ((هر گاه بنده ای به سجده رود و به مقداری که یک نفسش تمام شود و یا رب بگوید، حق تعالی می فرماید: لبیک! چه حاجت داری؟)).

البته اگر مصلحت باشد هر چه بخواهد به او عطا می فرماید و اگر مصلحتش نباشد، ذخیره آخرتش می فرماید.

موانع قبولی نماز

۱- بزرگ دیدن عمل

از جمله موانع قبولی عمل (نماز) ((عجب)) است و آن ((بزرگ دیدن عمل خود)) است و حقیقت آن، جهل به این مطلب است که همه خیرات و حسنات به خداوند نسبت دارد؛ چون توفیق خیر از اوست.

در برابر عجب، مقصر دانستن خود است در مقام عمل به قسمی که کار خود را هیچ پندارد در عین حالی که به قدر امکان در عمل می کوشد.

۲-  معصیت و گناه

از جمله موانع پذیرفته شدن نماز، حسد، کبر و غیبت کردن است. و از آن جمله حرام خوردن و نشوز زن است و به مفاد آیه شریفه ۲۷سوره مائده:((تنها خداوند از پرهیزکاران می پذیرد)) از هر گنه کاری نماز پذیرفته نمی شود.

نحوه شرکت در مسابقه شهید محراب آیت الله دستغیب

علاقه‌مندان شرکت در مسابقه می‌توانند به آدرس لینک زیر مراجعه و یا پاسخ‌های خود را (به ترتیب سؤالات از چپ به راست) همراه با نام و نام خانوادگی به شماره پیامک ۱۰۰۰۰۱۵۲۲ ارسال کنند.

لینک شرکت در مسابقه اینجا کلیک کنید

 

مسابقه اینترنتی شهید محراب آیت‌ الله دستغیب+سوالات عترتنا

سوالات مسابقه

سوالات مسابقه ده سوال است، که از متن فوق تهیه شده است که جواب آن به صورت چهار گزینه ای است که باید گزینه صحیح را انتخاب کنید. در ادامه ده سوال این مسابقه بدون پاسخ های چهار گزینه ای به شرح زیر است:

۱- کدام ویژگی از کمالات انسان است که سایر موجودات از آن بی بهره اند؟

۲- برای کامل کردن ایمان و بهره بردن از آن در آخرت چه کاری باید انجام داد؟

۳- به فرموده امام صادق(علیه السلام) پس از معرفت خداوند چه چیزی بهترین و برترین کارهاست؟

۴- ضمیر ((انّها)) در آیه شریفه ۴۵ سوره بقره اشاره به چه چیزی دارد؟

۵- با توجه به آیه شریفه دوم سوره مومنون، صفت مومنین اهل نجات چیست؟

۶- راه های دل کندن از دنیا و ترک دینا دوستی چیست؟

۷- نخستین مقدمه واجب برای نماز چیست؟

۸- صفات حقد، حسادت و عداوت به چه چیزی در نجاسات ظاهری تشبیه شده اند و مطهرش چیست؟

۹- کدام مورد از نجاسات باطنی منشا و ریشه هر فسادی می باشد و مطهرش چیست؟

۱۰- ((تعفیر)) به چه معناست؟

پایان پیام/.

شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا  / کانال سروش  / پیچ اینستاگرام

دیگر مطالب سرویس مسابقات را اینجا کلیک نموده و بخوانید

  1. رشیدی

    سلام می خواستم درمسابقات شرکت کنم هرچه تلاش کردم نتوانستم لطفا راهنمایی کنید ممنونم.

    پاسخ:
    سلام علیکم
    در انتهای مطلب لینک شرکت در مسابقه قرار داده شده است که با کلیک نمودن روی آن وارد صفحه شرکت در مسابقه می شوید و در آنجا دو گزینه کادر مانند وجود دارد که نوشته : ورود برای شرکت در مسابقه که باید کد امنیتی را در کادر مربوطه وارد کنید بعد گزینه ورود را بزنید که در صورت صحیح وارد کردن گزینه امنیتی وارد بخش شرکت در مسابقه می شوید که در آنجا مشخصات، شماره همراه و کد ملی به همراه ده سوال مسابقه و پاسخ های چهار گزینه ای قابل مشاهده است که بعد از پر نمودن مشخصات و پاسخ دادن به پرسش ها در پایان گزینه نهایی را می زنید و یک کد رهگیری شرکت در مسابقه به شما داده می شود که این کد را باید حتما یاداشت کنید و داشته باشید بعضا اگر احساس کردید سوالی را اشتباه وارد کرده اید می توانید از بخش ورود با کد رهگیری آن را اصلاح کنید
    ضمنا اگر باز متوجه نشدید به آدمین کانال پیام دهید.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.