زمان مطالعه: 5 دقیقه
حجتالاسلام والمسلمین حسین شهسواری؛ استاد حوزه علمیه، شامگاه ۲۶ آبان در نشست علمی «اسماءالحسنی در المیزان» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه در سه جلد از المیزان موضوع اسماء حسنی آمده که بیشترین مباحث در جلد هشتم طرح شده است، گفت: در جلد هشتم محوریت بحث با آیه شریفه «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ ۚ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُون» است.
بحث اسماء در جلد هشتم المیزان
وی افزود: علامه طباطبایی در جلد هشتم به صورت مفصل به این بحث و به مفهوم اسم و حسنی و یلحدون پرداخته است. علامه درباره اسم، معنای اصطلاحی را لحاظ کرده و فرموده است: ما یدل به علی شیء اسم…؛ در اصطلاح اهل حقیقت یا عرفا گفته شده است: فان اللفظ انما هو الاسم و ان الاسم حقیقی انما هو وجود متعین؛ اسم همان وجود متعین و خاص است. علامه فرموده که اسم گاهی اوقات لفظ، اسم حقیقی یعنی مسمای لفظ و گاهی عین مسمی و … است.
شهسواری افزود: مرحوم علامه معتقد است که اسم عین مسمی است و این عربی هم گفته است اسم، نفس تعین یا مطلق وجود و حقیقت ذات است یا چیزی که اشاره به ذات دارد. قیصری در مقدمات فصوص آورده است ذات با صفت معینه و اعتبار تجلی از تجلیات را اسم گویند مثلا رحمان اسمی از اسماء است و به تعبیر علامه حسنزاده آملی ما یک وقت اسم داریم گاهی اسم اسم و گاهی اسم اسم اسم.
معنای اسماء حسنای الهی
شهسواری با بیان اینکه اسم، چیزی است که ما به وسیله آن به ذات اشاره میکنیم و در مورد خدا هم ذات الهی مدنظر است، گفت: علامه سپس به این مسئله اشاره دارد که چرا اسماء به الحسنی توصیف شده است؛ از منظر علامه توصیف اسماء به الحسنی یعنی اسمائی که برخوردار از حسن و شایسته اطلاق به حق است لذا هر معنای وصفی مدنظر نیست و معانی که جهت حسن در آن برقرار باشد و در بین اسماء حسنی هم آن چه را که احسن و کمالی است و به وسیله آن خداوند بر دیگران افاضه میکند. بعد هم فرموده است الاسماء افاده حصر و عموم دارد یعنی هر اسمی که جنبه حسنی داشته باشد مخصوص خداوند است و خداوند هیچ شریکی هم نمیپذیرد.
استاد فلسفه حوزه علمیه افزود: از منظر علامه طباطبایی آیاتی مانند؛ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ؛ إِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا؛ و … انحصار به حق تعالی دارد و بعد فرموده است این دسته آیات بر آیه شریفه؛ قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ، دلالت دارد.
وی ادامه داد: علامه نزدیک دو صفحه در مورد چرایی این اوصاف بحث کرده است و بعد از اینکه در مورد اسم و حسنی بحث کرده به فادعوه بها اشاره دارد و این واژه به معنای دعوت است و سه معنا دارد؛ یکی به معنای تسمیه است؛ یکی به معنای ندا و صدا زدن مانند یا الله و … است و سوم هم به معنای عبادت است یعنی خدا را به وسیله این اسامی عبادت کنید و علامه معنای سوم را برگزیده و فرموده است دو معنای قبل هم در قالب این معنا میگنجد و این معنا کامل است.
شهسواری با بیان اینکه ایشان واژه «یلحدون» را برگرفته از الحاد و به معنای منحرفشدن از مسیر وسط و رفتن به یکی از دوطرف میداند، گفت: ایشان در چند نکته به معنای اسماءالحسنی پرداخته است؛ اول اینکه ما نخستین چیزی را که در دنیا میبینیم خودمان است یعنی اولین ادراک انسان از خود اوست؛ دومین چیزی که از عالم وجود درک میکنیم رابطه با عالم خارج و اشیای پیرامونی است و اعمالی که متعلق به قوا است بعد هم قوای خود و اعمال متعلق به آن را درک میکنیم.
استاد حوزه بیان کرد: ما وقتی خودمان را فهمیدیم وابستگی خود به خدا را هم میفهمیم لذا اولین چیزی که انسان مشاهده میکند وابستگی به خداوند است و به آیه شریفه «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» استناد میدهد.
استاد فلسفه حوزه علمیه افزود: ما در معارف الهی معتقدیم که همه اشیاء به حق تعالی راجع است و خدا هم ملک و هم مُلک دارد و این راهی است که برای اثبات اسماء و صفات میپیماییم تا بگوییم ما که خود را مرتبط با حق میدانیم یعنی خدا اسماء کمالی و حسنی دارد و ما از این طریق آن را درک میکنیم.
اسماء از هر عجز و نقضی بری است
وی اضافه کرد: ایشان نکته دیگری که فرموده این است که اسماء الهی از هر عجز و نقصی بری است و نفی این امور که صفات سلبی است منجر به اثبات کمال میشود. علامه صفات را به ثبوتی و سلبی، ذاتی و فعلی یا نفسیه و اضافیه تقسیم کرده است. نکته دیگر علامه این است که بین صفت و اسم تفاوتی نیست و رابطه ما با اسم و صفت این است که ما چقدر از این اسم و صفت بهره میبریم یعنی اگر خدا عالم است ما چقدر میتوانیم از منبع الهی بهره ببریم؟
وی افزود: نکته دیگری که علامه در ذیل این بحث دارد آن است که اسم اعظم چه معنایی دارد؟ ایشان فرموده است در بین مردم و حتی برخی خواص اینطور رایج است که خداوند اسامی متعدد دارد که برخی اسم اعظم هستند یعنی بزرگتر و اگر کسی آن را به کار ببرد به تعبیری کارهای بزرگی را میتواند انجام دهد و به تعبیری این افراد از آن لفظ قصد دارند به درون این اسم نفوذ کنند و برخی روایت هم آن را تایید کرده است گرچه ایشان در بحث روایی در ذیل این آیات، روایات را کنار زده است.
آمار دقیقی از اسماء حسنی نداریم
وی با بیان اینکه نکته دیگر تعداد اسماء حسنی است، اظهار کرد: طبق نظر علامه طباطبایی، تعداد اسماء حسنی آمار دقیقی ندارد مخصوصا چند آیه که امروز در بحث قرائت شد اشاره به تعداد ندارد لذا تمام اسماء و حقیقت آنها مخصوص خداوند متعال است و حقیقتا متعلقه به حق تعالی است و اگر هم به غیر داده شده است از خداوند به نیابت برخوردار است.
آیا اسماء الهی توفیقی است؟
شهسواری بیان کرد: نکته دیگر اینکه آیا اسامی الهی توقیفی هستند یا خیر؟ ایشان از روایات توقیفیبودن را استفاده نکرده است؛ از منظر علامه ادب اقتضاء میکند که آنچه را متون دینی جواز داده است استفاده کنیم و آنچه را متون دینی نفرموده، استفاده نکنیم ولی دلیلی بر نفی این اسامی نداریم لذا توقیفی بودن یعنی اطلاق اسمی بر حق تعالی نیازمند اذن شرعی است و نمیتوان هر اسمی را به خدا نسبت بدهیم. از نظر ایشان اسماء الهی، توقیفی نیست ولی کسانی که قائل بر توقیفیبودن هستند به آیه «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُون» استناد کرده و میگویند مقصود از الحاد هم تعدی به غیر است.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: اسماء حسنای الهی هر اسمی است که جنبه حسن داشته باشد و هیچ نقص و کاستی در آن نباشد؛ تعداد هم ممکن است یکی در نظر گرفته شود یا بیشتر.
شهسواری اضافه کرد: علامه طباطبایی در بحث توقیفیبودن اسماء الهی فرمودند ما دلیلی بر توقیفیت از نظر شرعی نداریم لذا هر کمالی را میتوان به خدا نسبت داد به شرط آن که کمال باشد و دلیل شرعی بر اینکه فقط این اسماء، حسنی است نداریم البته برخی کلمات در روایات داریم که فرموده است چون ائمه(ع) مطرح کردهاند میتوان به خدا نسبت داد.
وی تاکید کرد: در روایتی بیان شده که فردی خدمت امام صادق(ع) در باب «الله اکبر» گفت خداوند بزرگتر از هر چیزی است و ایشان فرمودند که تو با این وصف خدا را محدود کردهای؛ علامه در این نوع بحث دارد که انحصاریبودن باید برداشته شود و نقایصی به خدا نسبت ندهیم؛ علامه در این نوع مباحث به نحوی گرایشات خود را دخیل کرده و حتی میگوید که علت و معلول بحث محدود کردن اسم اعظم را به برخی اسماء به چالش میکشد.
پایان پیام/.
شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام / آپارات
https://etratona.ir/?p=32117