×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : دوشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۳

زمان مطالعه: 7 دقیقه

اهمیت اتصال به نور الهی/نور قرآن خوبی‌ها و بدی‌ها را آشکار می‌کند

به گزارش خبرنگار عترتنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین «عبدالحمید واسطی» استاد حوزه و دانشگاه،شامگاه جمعه دوم آذرماه سال جاری در جلسه سلسله مباحث شرح کتاب الله‌شناسی مرحوم علامه طهرانی که در مسجد و مکتب امام صادق (ع) مشهد برگزار شد، به تشریح علت سختی‌ها و سخت بودن راه خدا در تفسیر آیه ۶ سوره انشقاق از مبحث پنجم تا هفتم جلد اول کتاب الله‌شناسی علامه طهرانی پرداخت و ثمره این سختی‌ها را رشد بهتر و بیشتر انسان در رسیدن به خدا دانست.

این استاد حوزوی در ادامه به مذکراتی برای بیداری از غفلت اشاره نمود و راهکاری را برای اینکه مراقبه فرّار نباشد را بیان کرد که گزیده سخنان وی در ادامه می‌خوانید:

راه خدا همراه با سختی و تلاش و علت این سختی‌ها

خداوند آیه ۶ سوره انشقاق که خداوند می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ؛ ای انسان! یقیناً تو با کوشش و تلاشی سخت به سوی پروردگارت در حرکتی، پس او را [در حالی که مقام فرمانروایی مطلق و حکومت بر همه چیز ویژه اوست و هیچ حکومتی در برابرش وجود ندارد،] دیدار می‌کنی.»، در دنباله بحث الله‌شناسی جلد اول مبحث پنجم تا هفتم، در تفسیر این آیه مرحوم علامه این عنوان را زده بودند که خداوند عاشق ماسوا است و ماسوا عاشق اوست.

و اینکه این آیه شریفه معنی‌اش این است که‌ای انسان‌ها شما برای اینکه رشد پیدا کنید، فکرتان فعال شود، باید موقعیت‌های نقص، رنج، مشکلات را حس کنید تا در اثر حس این مشکلات فکرتان متمرکز و فعال شود که چگونه این مشکلات را باید حل کنید.

علت و ثمره کشیدن سختی‌ها

در این آیه کدح به معنای سختی و رنج است، تو با سختی و رنج داری زندگی‌ات را طی می‌کنی، این عالم را طی خواهی کرد، به سمت خدا خواهی رفت، علتش چه بود؟ اینکه اگر این رنج‌ها را نکشی، فکرت فعال نمی‌شود. مثال زدیم به یک بچه دو ساله، یک بچه ۵ساله که در موقعیت‌های فشار زندگی قرار نگرفته، چنین بچه‌ای درکش اندازه همین اسباب بازی‌ها است.

رشد بیشتر نتیجه کشیدن سختی بیشتر

هر چه مشکلات بیشتر، زمینه برای رشد بیشتر است! این کلمه‌ها مهم است؛ هر چه مشکلات بیشتر زمینه برای رشد بیشتر است؛ در روایت آمده است: «أَلْبَلاءُ لِلْوِلاءِ» انبیا کسانی هستند که بیشترین مشکلات را دارند، بعد بقیه مردم هرچه نزدیک‌تر باشند مشکلاتشان بیشتر است، حالا خدا که بدِ پیغمبرش را نمی‌خواهد که امیرالمؤمنین فرمودند: اگر راحتی دنیا ارزش داشت، خدا آن را به حبیب خودش که پیغمبرش هست می‌داد.

بنابراین سختی ها، گسترش رشد، ظرفیت، سعه، گنجایش انسان است و باعث ایجاد پختگی در انسان می‌شود، پس مقصود این آیه شریفه این نیست که خدا ما را به سمت رنج و سختی می‌خواهد ببرد، بلکه خداوند می‌خواهد در دل این سختی، رشد ایجاد کند.

رابطه کشیدن سختی‌ها با رشد و عشق

حالا این سختی‌ها ربطش با اینکه خدا عاشق ماسوا است، ماسوا عاشق اوست، چه بود؟ اینکه حرکت در این عالم همیشه بر اساس جذب، کشش، تلاش برای متحد شدن با کمال، داشتن است! این داشتن، داشتن علم، داشتن مال، داشتن یک کس، داشتن یک موقعیت است که فرد می‌خواهد با تمام وجودش آن را داشته باشد و در درونش حس کند. این تمایل هر چه قوی‌تر باشد حرکت انسان قوی‌تر می‌شود، می‌خواهد به سمت شر باشد یا خیر، فرقی ندارد پس کسی که می‌خواهد در این عالم در هر زمینه‌ای رشد کند، باید با تمام وجودش به آن کار عشق بورزد
علاقه داشته باشد، فکرش را بگذارد و روی آن تمرکز کند یعنی نیاز به تمرکز داری تا از این رنج‌ها عبور کنی؛ تمرکز هم ساده نیست و در هر کاری زحمت دارد.

عشق عامل ایجاد تمرکز در حرکت به سمت خدا

در حرکت به سمت خدا هم این حب و عشق است که تمرکز ایجاد می‌کند. مرحوم علامه می‌فرمودند اگر عشق نداری این فکر عشق و عاشق بودن خدا را بر قلب و دلت مرور بده، راجع به آن فکر کن، خودت را در آن موقعیت قرار بده، در درون خودت شبیه‌سازی کن!

چه کنیم مراقبه فرّار نباشد؟

سوال شد که یکی از شاگردان مرحوم آیت قاضی به ایشان گفته بودند که چه کار کنیم مراقبه فرّار نباشد؟ یعنی همیشه حواسمان جمع باشد خدا حاضر است، همیشه حواسمان جمع باشد لحظه به لحظه داریم خلق می‌شویم، حالا چه کار کنیم این مراقبه فرّار نباشد؟ مرحوم قاضی هم بر وزن همین کلمه فرّار فرموده بودند خب شما کرّار باشید. برای اینکه مراقبه فرّار نباشد شما کرّار باشید. کرّار یعنی کسی که دائم حمله می‌کند. این‌ها را برای جنگجویان در میدان‌های نبرد این عبارت در عرب به کار می‌رود که جنگجوی کرّار یعنی کسی که دائم حمله می‌کند، هیچ وقت عقب نمی‌کشد.

تذکراتی برای فراموش نکردن مراقبه

خداوند در آیه ۲۴ سوره کهف می‌فرماید: «وَاذْکُرْ رَبَّکَ إِذَا نَسِیتَ؛ و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن» هر وقت فراموش کردی دوباره برگرد، دوباره حواست را جمع کن، مذکّرها را جلوی چشمت بگذار! قرآن هر روز، این مذکّر است، اذان و نماز اول وقت، مذکّر است، انگشتر به خاطر خدا به دست کردن و چشم به این انگشتر بیفتد که خدایا من نمادی از بندگی و عبودیت را هر روز به دستم می‌کنم، مذکّر است. روی آینه‌ای که آدم هر روز می‌بیند یک جمله‌ای بچسباند، تصویری از تصویر اولیای خدا باشد، مذکّر است؛ اشعار معنوی عرفانی باشد، مذکّر است.

زندگی متعارف عادی اما متمایز الهی

کسی برنده است که این‌ها را دور و بر خودش داشته باشد، نه به صورت افراطی که مثلاً یک جا وارد می‌شوی می‌بینی که همینطوری مثلاً عکس اولیای خدا را ردیف کرده اند، نمی‌دانم کل چیزهای دیگر را همینطور نمادهایی را گذاشته اند، هر کس وارد می‌شود با یک فضای عجیب و غریب و شلوغ مواجه می‌شود. اما یک زندگی متعارف عادی ولی متمایز الهی داشته باشید که این دو باید با هم جمع شود.

زندگی باید متعارف عادی اما متمایز الهی باشد! در آن زندگی متمایز، نمادهای مذکّر خدا در وجنات این فرد، در زندگی اش، تصاویرش، بویی که آنجا هست، طرز لباس پوشیدن‌هایی که هست، طرز آرایش کردن‌هایی که هست، طرز غذا خوردن‌هایی که هست باید وجود داشته باشد.

در روایتی نبوی آمده که پیامبر (ص) چند کار را انجام می‌دادند که سنت شود از جمله: پیش سلام بودن بر دیگران حتی به کودکان، هم سفره شدن با خدمتکاران، روی زمین غذا خوردن و دوست داشتند این کارها بعد از ایشان هم سنت شود.

تذکر الهی در هنگام سر سفره و موقع غذا خوردن

اصلا سر سفره و موقع غذا خوردن بهترین موقعیت تذکر الهی است که آدم وقتی سفره را پهن می‌کند، بنشیند با این حال که همین سفره‌ای که الان خودم تلاش کردم، درآمد آوردم این غذا را آوردم، الان سر این سفره نشسته‌ام و مهمان سر سفره خدا هستم! چون تمام این‌ها را او برای من فراهم کرده است.

هر سفره‌ای که باز می‌شود با این حال بنشینم که الان سر سفره خدا مهمان نشسته ایم، او ما را دعوت کرده و سر سفره نعمات خدا نشسته‌ایم و خودش هم حاضر است.

حالا با چه حالی سر سفره می‌نشینید؟ این حال‌ها حال‌های درونی است! نه اینکه من بیایم سر سفره مثلاً خانواده نشسته‌اند یا یک سری فامیل
نشسته‌اند من همینطوری دوزانو، دست‌هایم را هم بگذارم روی زانوهایم سر سفره بنشینم، انگار که در محضر مثلاً یک فرد غریبه بزرگی که از او رودربایستی هم دارم نشسته باشم. منظور این نیست. در زندگی متعارف خانوادگی، کاملاً متعارف اما با حیای درونی و یک خصوصیاتی از حیای بیرونی، آدم هر جوری سر سفره نمی‌نشیند، هر حرکتی انجام نمی‌دهد، هر حالت غذا نمی‌خورد!

دستورالعمل چگونه سر سفره نشستن

سر سفره نشستن در آداب اسلامی کلی پروتکل و دستورالعمل دارد که یک مسلمان باید این دستورالعمل‌ها را رعایت کند. وقتی به افراد می‌گوییم آقا مثلاً چرا روی زمین نمی‌نشینی، چرا سفره روی زمین پهن نمی‌کنی، غیر از مواردی که افراد مریض هستند، کمر درد دارد، پا درد دارد، نمی‌شود، آن‌ها سر جایش. اما در حالت‌های عادی متعارف چرا روی مبل و صندلی می‌نشینید؟ چرا روی میز غذاخوری غذا می‌خورید؟ اشکالی
ندارد اما پیغمبر فرمود سبک زندگی خدایی، خدایی یعنی آن چیزی که حس حضور خدا را در انسان تقویت می‌کند و حالت بندگی را ایجاد می‌کند این است که سفره روی زمین پهن کن، روی زمین بنشین، سر سفره هم می‌نشینی با یک حالت متعارف درونی که سر سفره خدا نشسته‌ایم بنشینید.

خطر سفره‌ها و مجالس مختلط محرم و نامحرم

نکته دیگر سر سفره مختلط ننشینید! در برخی خانواده‌های متدین سر یک سفره، محرم و نامحرم با هم می‌نشینند، حالا غیر متدین که هیچی. بعد هم می‌گویند آقا چرا می‌نشینید؟ می‌گویند خب رعایت حجابمی کنند. مثلاً هر خانمی کنار آقایش می‌نشیند، دوتا محرم هستند. دوباره مثلاً آقای آن یکی این طرف می‌نشیند کنار آقای این، خانمش آن طرف می‌نشیند که با هم ارتباط اینطوری هم نداشته باشند، ولی سر
یک سفره می‌نشینند. یا خانم‌ها یک طرف روبرو می‌نشینند روبروی هم، آقایان یک طرف، ولی سر همان سفره می‌نشینند.

می‌گویم چرا این کار را می‌کنید؟ می‌گویند خوب می‌خواهیم مجلسمان گرم باشد، همه با هم باشیم! ببینید همین جمله مجلسمان گرم باشد همه با هم باشند یعنی چه؟ می‌گفتند آقا چرا صدای بانوان را مثلاً پخش می‌کنید؟ می‌گویند خب به دل می‌نشیند. خب این «به دل می‌نشیند» خب حرف در آن مگر نیست؟ چرا صدای این آقا را پخش نمی‌کنید؟ نمی‌گویم صدای یک نخراشیده را پخش کنند، نه صدای بر اساس لطافت و ظرافت دلنشین مردانه. خب اینکه مگر آقا این صدا با حالت مثلاً وسوسه برانگیز که صحبت نمی‌کند که نیست.

صراحت قرآن است که بانوان طوری صدایشان را نازک نکنند که کسانی که حس و حالی در درونشان هست این‌ها هیجانی برایشان ایجاد بشود. می‌گوید خب دارد اخبار می‌گوید، دارد مثلاً نمی‌دانم نمایشنامه بازی می‌کند. حالا نمایشنامه‌ها که دیگر ناجورتر؛ زن و مرد نامحرم با همدیگر در یک استودیو نمایشنامه بازی می‌کنند و می‌بینید چه جوری است.

اینجور موارد مواظبت می‌خواهد و الا همان مجلس‌های گرم مبتلا به گرمای دوزخ می‌شود. شما خیلی سر و کار ندارید. ما به خاطر شرایطی که داریم مردم برای مشکلاتشان، مشاوره‌ها و غیره زیاد می‌آیند. متدینینی که تصورش هم بعضی وقت‌ها سخت است به واسطه مجلس‌های مهمانی سفره کنار هم نشستن این شکلیِ مومنانه مبتلا به روابط نامشروع شدند، آن هم روابط نامشروع شوهردار و زن دار! این‌ها مواظبت می‌خواهد.

رسیدن به تمرکز الهی با فعال‌سازی عشق و محبت درونی

صحبت سر چه بود؟ الله‌شناسی جلد ۱ مبحث پنجم تا هشتم تفسیر آیه شریفه «إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ» بنابراین برای این تمرکز نیاز به فعال‌سازی عشق و محبت درونی است. برای عشق و محبت درونی مذکر لازم داری که حضور خدا را همیشه حس کنی، فعال باشد این حس حضور خدا تا عشق و محبت در درون یک خرده تکان بخورد.

این عبارت‌هایی هم که الان گفتگو کردیم مواردی بود که پیغمبر خدا برای مذکّرها بیان کردند که در زندگی طوری باش که مثل بنده خدا باشی، سر سفره غذا می‌نشینی این طوری باشد، پس مواظب باش چیزهای دیگر ذهن و فکر تو را درگیر نکنند. این چیزهایی که راجع به سفره و محرم و نامحرم گفتیم برای این جهت بود.

*عترتنا

پایان پیام/.

شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام  / کانال ایتا  / کانال سروش  / پیچ اینستاگرام / آپارات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه عترتنا منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.