×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۱۷ آذر , ۱۴۰۲

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

آیت‌الله مظاهری، از مراجع تقلید در سخنانی به تبیین سیره و زندگی امام سجاد(ع) و نقش آن حضرت در بقای تشیع پرداخت که در ادامه از نظرتان می گذرد.


نقش امام سجاد(ع) در بقای تشیع آیت الله مظاهریبه گزارش پایگاه تحلیلی عترتنا / عترت : آیت‌الله حسین مظاهری، از مراجع تقلید شهر اصفهان در سخنانی به تبیین سیره و زندگی امام سجاد(ع) و نقش آن حضرت در بقای تشیع پرداخت که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» در این جلسه قدری راجع به شخصیت و فضائل آن امام بزرگوار صحبت می‌کنیم.

دوره‌ی سی و چهار ساله‌ی امامت امام سجاد(ع)

امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» سی و چهار سال بعد از قضیه کربلا زنده بودند، یعنی دوره امامت آقا سی و چهار سال بوده است. دوران خیلی بدی بود، اما امام چهارم توانسته‌اند تشیع را حفظ کنند. بلکه از تاریخ به خوبی استفاده می‌کنیم محبت و مودت مردم راجع به تشیع و راجع به اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم» در آن دوران بیشتر شده و این از زحمات آقا امام چهارم بوده است.

 قضیه حرّه  داغ دوم امام سجاد(ع)

یزید بیش از سه سال حکومت نکرد؛ سال اول امام حسین «سلام‌الله‌علیه» را شهید کرد و قضیه کربلا را جلو آورد؛ و چون بعد از قضیۀ کربلا شورش عجیبی در عالم اسلام شد، به دست و پا افتاد که چه کند و چاره‌ای جز کشتن و نابود کردن پیدا نکرد. لذا سال دوم قضیه حَرّه در مدینه جلو آمد. معنایش اینست که پنج هزار نفر از بنی امیّه و از آن جلادها را به مدینه فرستاد و مدینه را قتل عام کرد. بزرگ و کوچک و زن و مرد و چه کشت و کشتار عجیبی به طوری که خون در کوچه‌ها راه افتاد و امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» ناظر این قضیه بودند. داغ دوم برای امام سجاد، قضیه حرّه بود.

حکومت مروانیان و امام سجاد(ع)

در سال سوم، عبدالله بن‌زبیر در مکه علیه یزید قیام کرد. یزید هم لشکر مجهزی را فرستاد و خانه خدا را خراب کرد. منجنیق به خانه خدا بست و خانه خدا را سنگباران کرد و بعد هم آتش زد. در سال سوم یزید مُرد و نه تنها یزید مُرد، بلکه قضیه کربلا حکومت چهل سالۀ بنی امیه را نابود کرد. لذا تأثیر اولی که قضیۀ کربلا داشت، آن بود که امام حسین «سلام‌الله‌علیه» می‌خواست بنی امیه نابود شود و آن حکومت چهل سالۀ معاویه و به قول قرآن شجرۀ خبیثه، نابود شود و این درخت خبیث را امام حسین «سلام‌الله‌علیه» از ریشه کند. یعنی بعد از قضیه حرّه و بعد از قضیۀ آتش زدن مکه، به مردن یزید و نابود شدن بنی‌امیه گذشت. البته یک درخت خبیث‌تر جلو آمد به نام مروانیان. برای امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» بدتر شد، زیرا مروانیان می‌خواستند حکومت کنند و مردم زیر بار نمی‌رفتند و آنها هم دست به کشت و کشتار می‌زدند.

یکی از استاندارهای عبدالملک مروان، شخص خبیثی به نام حجاج بن یوسف ثقفی بود. او جنایات فراوانی از کشتار مردم و شکنجۀ آنها مرتکب شد. دمیری در حیاه الحیوان نقل می‌کند که یک زندانی تشکیل داده بود در وسط بیابان که شب‌ها سرد و روزها گرم و یک نان جو که یک ثلث آن هم خاکستر بود به آنها می‌داد تا بخورند و آنها می‌مردند و جنازه‌هایشان را دفن نمی‌کردند تا می‌گندید. جسد پدر در مقابل پدر و پسر در مقابل پدر می‌گندید و بعد هم دستور قتل عام می‌داد و همۀ آنها را نابود می‌کردند.[۱]

حفظ شیعه با وجود کشتارها و بحران ها

این جنایت‌ها در زمان حیات امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» رخ داد. با این همه، آقا امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» توانستند مروانیان را تضعیف کنند. امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» در همین کشت و کشتارها و در همین بحران‌ها توانستند نه تنها شیعه را حفظ کنند، بلکه توانستند محبت و مودت عجیبی در دل مردم ایجاد کنند؛ به طوری که همه اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیه» را دوست داشته باشند.

قضیه‌ای راجع به هشام بن‌عبدالملک مروان نقل می‌کنند که به مکه آمده بود. وقتی می‌خواست حجرالاسود را ببوسد جمعیت زیاد بود و مردم نمی‌گذاشتند. در همان حین آقا امام چهارم رسیدند و تا مردم چشمشان به امام چهارم افتاد راه باز کردند تا امام «سلام‌الله‌علیه» اسلام حجر کنند. هشام می‌دانست، اما پرسید او کیست؟! فرزدق بلند شد و چندین بیت شعر پرمحتوا برای معرفی امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» خواند. از جمله گفت:

هذَا الَّذِى تَعْرِفُ الْبَطْحاءُ وَطْأتَهُ وَ الْبَیتُ یعْرِفُهُ وَ الْحِلُّ وَ الْحَرَمُ…[۲]

او کسی است که نه تنها مردم، بلکه بیابان‌های مکه، حلّ و حرم مکه او را می‌شناسند و اگر تو نمی‌شناسی، خانۀ خدا می‌شناسد. آن اشعار به اندازه‌ای اهمیت دارد که مشهور در میان شیعه است که فرمودند فرزدق به واسطۀ این اشعار بهشتی شد. جامی که یکی از علمای اهل سنّت و یکی از شعراست، یک جمله دارد که جملۀ خیلی شیرینی است. می‌گوید اگر خدا همۀ دنیا را بیامرزد به خاطر این اشعار فرزدق، جا دارد. اشعار انصافاً خیلی بالاست و این اشعار را یک شیعه شاعر در مقابل کسی گفته که مثل یزید، خونخوار است، یعنی پسر عبدالملک مروان که استاندار او هم حجّاج است. همین دلیل بر اینست که محبت عجیبی در میان مردم راجع به اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم» پیدا شده بود. البته کربلا زمینه را درست کرد، اما امام چهارم «سلام‌الله‌علیه» توانست قضیه کربلا را عملی کند. لذا باید بگوییم امام چهارم در میان ائمۀ طاهرین «سلام‌الله‌علیهم» این خصوصیت را دارد که در زمان ایشان، محبت خاصی در دل مردم راجع به اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم» پیدا شد؛ اما برای امام سخت بود. سی و چهار سال مصیبت و سی و چهار سال زجر بود. با امام چهارم کاری نداشتند، اما با شیعه کار داشتند و امام چهارم «سلام‌الله‌علیه» زجر می‌کشیدند.

ترویج عزاداری حسینی مهمترین کار امام سجاد(ع)

کار دوم امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» که مهم‌تر از این کار هم هست، اینست که عزاداری را به مردم یاد دادند. اسلام عزیز در مخاطره بود و امام حسین «سلام‌الله‌علیه» قیام کردند و به واسطه قیام امام حسین «سلام‌الله‌علیه»، اسلام از مخاطره بیرون آمد و بعد اسارت جلو آمد و اسارت توانست آن موجی که در کربلا ایجاد شده بود، سرتاسری کند؛ اما باید ادامه پیدا کند و به دست ما برسد و ادامه آن عزاداری بود.

امام چهارم «سلام‌الله‌علیه» همیشه به تناسبی با ذکر مصائب کربلا، یاد آن را در دل مردم زنده نگاه می‌داشتند. مثلاً وقتی می‌خواستند وضو بگیرند، نگاه به آب می‌کردند و گریه می‌کردند و می‌گفتند حسین را با لب تشنه کشتند. یا نگاه به عیال امام حسین «سلام‌الله‌علیه» می‌کردند و گریه می‌کردند و می‌گفتند اینها را اسیر کردند. از این شهر به آن شهر و از این دیار به آن دیار. وقتی سر گوسفند می‌دیدند، به قصاب می‌گفتند: به این آب دادی یا نه؟ وقتی قصاب می‌گفت آب دادم، امام می‌فرمودند: پس چرا سر امام حسین را تشنه بریدند؟

حرکت دوم امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» خیلی ارزش دارد. باید بگوییم از امتیازهای امام سجاد این بود که در آن سی و چهار سال، با عزاداری اجازه ندادند قیام کربلا و عظمت آن به فراموشی سپرده شود.

اهمیت عزاداری حسینی و نقش امام سجاد(ع)

یقین داشته باشید اگر شهادت امام حسین «سلام‌الله‌علیه» و اسارت امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» و حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» نبود، تشیع نبود؛ اگر عزاداری هم نبود، تشیع نبود. لذا آن سی و چهار سالۀ امامت امام چهارم، خیلی اهمیت دارد. هم از نظر اجتماعی و از نظر سیاسی و هم از نظر روانی. آن سی و چهار سال برای امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» خیلی سخت بود، اما خیلی توانستند کار کنند و بالاخره توانستند تشیع را به امام باقر «سلام‌الله‌علیه» دهند که امام باقر «سلام‌الله‌علیه» هم الحمدلله کار فرهنگی راجع به تشیع زیاد کردند. چنانچه امام باقر و امام صادق و مابقی ائمه طاهرین «سلام‌الله‌علیهم» تشیع و اسلام راستین را حفظ کردند و به نسل‌های بعدی منتقل نمودند.

[۱].ر.ک: حیاه الحیوان، ج ۱، ص ۲۴۶.

[۲]. مناقب آل ابی‌طالب، ج ۴، ص ۱۶۹.

پایان پیام/.

شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام  / کانال ایتا  / کانال سروش  / پیچ اینستاگرام

دیگر مطالب سرویس در عترت را اینجا کلیک نموده و بخوانید

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه عترتنا منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.