زمان مطالعه: 7 دقیقه
به گزارش پایگاه تحلیلی عترتنا / دین و اندیشه: حجتالاسلام سید مهدی توکل، کارشناس مذهبی درباره اهمیت نیکوکار بودن تا پایان عمر و معنای نیکوکار واقعی در شرح دعای روز شانزدهم اشاره نمود و سپس به شرح فرازهای این دعا پرداخت.
شرح دعای روز شانزدهم ماه رمضان
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لمُوَافَقَهَ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَهَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ الی دَارَ الْقَرَارِ بِإِلَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ؛ خدایا! در این روز توفیق همراهی با خوبانت را عطایم کن و مرا از همراهی با اشرار دور بگرردان و مرا به سبب رحمتت در بهشت که محل اقامت است جای ده به الهیتت ای اله جهانیان.
درخواست هم عقیدگی با نیکوکاران و اهمیت نیکوکار بودن
ابتدا از خداوند تقاضا میکنیم در این روز به ما توفیق دهند با نیکوکاران هم عقیده باشیم.
بدیهی است انسان نمیتواند با تمامی انسانهای نیکوکردار و نیکوکار رفیق و دوست باشد ولی آنچه مهم است این است که با آنها هم عقیده و هماهنگ باشد. ضمنا باید توجه داشت که هم عقیده بودن به تنهایی کافی نیست بلکه آنچه مهم است این است که آثار آن عقائد در رفتار و کردار انسان نمایان شود به همین دلیل در آیات متعدد قرآن ایمان، در کنار عمل صالح آمده است.
ایمانی که این مقدار توان نداشته باشد که از قلب خارج شود و اثر آن در اعضای بدن نمایان گردد هرگز نمیتواند تبدیل به نور معنوی شود، به آسمانها نفوذ کند و در بهشت جاویدان به شکل نعمتهای گسترده و ابدی ظاهر گردد. بنابراین اینکه بعضی ادعا میکنند قلب انسان اگر پاک و با خدا باشد حتی اگر انسان اعمال خوبی انجام ندهد کافی است، ادعایی بیاساس است.
به عنوان نمونه چگونه انسان میتواند عاشق معشوقی باشد ولی هیچ یک از خواستههای معشوق را برآورده نسازد و یا حتی با او مخالفت نماید، با او گفتگو نکند و برایش هدیهای نخرد؟! یا اینکه انسان طالب غذایی باشد که بدنش به آن احتیاج دارد ولی در مقام عمل از آن غذا تناول نکند و از گرسنگی بیمار شود و یا بمیرد. آیا انسانهای عاقل، چنین افرادی را مسخره نمیکنند؟!
معنای نیکوکار واقعی از منظر قرآن / چه کسی نیکوکار است؟
نکتۀ دیگر این است که از منظر قرآن، نیکوکار به کسی گفته میشود که تقوای الهی را به شکل کامل رعایت کند. خداوند میفرماید: «وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید». (بقره / ۱۸۹.) تقوای الهی در گام اول به این است که انسان تمامی واجبات را به شکل کامل انجام دهد و تمامی گناهان را ترک کند. بعد از این، گامهای بعدی وجود دارد که در جای خود توضیح داده شده است.
لزوم نیکوکار بودن تا پایان عمر
همچنین باید توجه داشت که هماهنگی با ابرار در ایمان و عمل باید تا انتهای عمر ادامه یابد. خداوند در قرآن از زبان «اولوا الالباب» یعنی کسانی که دارای عقل و خرد هستند میفرماید که به خداوند عرضه میدارند: «وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ؛ ما را با ابرار و در مسیر آنها بمیران» (آل عمران / ۱۹۳) اگر انسان در بخش قابل توجهی از زندگی نیکوکار باشد ولی در آخر عمر مسیرش عوض گردد و نام او را در لیست «ابرار» نمینویسند، چنین فردی عاقبت به خیر نشده و اعمال خوب او چندان به کارش نمیآید.
دوری از دوستی با افراد شرور
آنگاه در بخش دوم دعا میخواهیم به ما توفیق دهد از همنشینی با اشرار دوری گزینیم. جالب اینکه در اینجا بر خلاف بخش اول، سخن از «موافقت» و هم عقیدگی نیست بلکه سخن از «مرافقت» و دوستی است.
از لحاظ روانشناختی انسان اگر با رفیق شرور و ناپاک همنشین و دوست باشد، آن دوست ناپاک ابتدا او را به انجام گناه وسوسه میکند. این وسوسه در انسان تأثیر میگذارد و ذهن او را به خود مشغول میکند. در مرحلههای بعد این وسوسهها تکرار میشود مخصوصا اگر دوستان ناپاک بسیار باشند که هر کدام با زبان مخصوص خود این وسوسهها را انجام دهند. گاه انسان ممکن است یک گام را هرچند کوچک در ارتکاب گناه بردارد، در نتیجه قبح آن عمل کمی کمتر میشود و انسان با لذت گناه مقداری آشنا میگردد و به تدریج ممکن است کار به جایی رسد که همانند آنها کاملا غرق در گناه شود. مخصوصا با توجه به این نکته که اگر انسان مشاهده کند گناهی را افراد زیادی انجام میدهند قوت قلب بیشتری در ارتکاب آن گناه پیدا میکند و زشتی گناه در نظرش کم میشود.
انسان بر دین دوست خویش است
اینجاست که رسول خدا (ص) میفرماید: «ألْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلُ؛ انسان بر دین دوست خویش است، بنابراین هر یک از شما ببیند با چه کسی دوستی میکند». (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۹۲، ح ۱۲)
امیر مؤمنان ع نیز با ذکر تشبیه جالبی در این مورد میفرماید: «صُحبَهُ الأشرارِ تَکسِبُ الشَّرَّ، کالرِّیحِ إذا مَرَّت بِالنَّتِنِ حَمَلَت نَتِناً؛ همنشینی با انسانهای شرور موجب میشود که عمل شرورانۀ آنها به انسان نیز سرایت کند همان گونه که اگر نسیمی از روی مردار و اجسام متعفن عبور کند، بوی بد آنها در آن نسیم وارد میشود». غرر الحکم: ۵۸۳۹.
در قرآن نیز آمده است که اهل بهشت از اهل جهنم سؤال میکنند که چه چیزی موجب شد وارد دوزخ شوند. آنها در پاسخ میگویند که ما اهل نماز نبودیم و به مستمندان کمک نمیکردیم. سپس در خاتمه میگویند: «و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم» «یَتَسائَلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمین * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ* وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ* وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ». (مدثر / ۴۰ تا ۴۶)
همچنین میخوانیم که افرادی هستند که به سبب همنشین بد وارد دوزخ میشوند و در آن حال اظهار تأسف کرده میگویند: «یا وَیْلَتَی لَیْتَنِی» «لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا *َقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی» ای وای بر من کاش فلان کس را دوست خود انتخاب نکرده بودم، او مرا از ذکر حق گمراه ساخت بعد از آنکه یاد حق به سراغ من آمده بود». (فرقان / ۲۸ و ۲۹.)
اینجاست که شاعر میگوید:
رفیق اهل غفلت هرکه شد از کار میماند… چو یک پا خفت، پای دیگر از رفتار میماند.
دستور به دوری از مجالس گناه خطر همنشینی با اهل گناه
بر همین اساس، از دید اسلام، نه تنها انجام گناه، معصیت دارد، بلکه حضور در مجلس گناه نیز گناه محسوب میشود؛ چون محیط آلوده باعث آلودگی میشود و کمکم زشتی گناه در نظر انسان کم میشود و اضافه بر آن حضور انسان پاک در میان آنها نوعی تأیید برای عمل گناهآلود آنها محسوب میشود. به همین دلیل خداوند میفرماید: «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فی حَدیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ؛ و خداوند این حکم را در کتابش بر شما نازل کرده که هر گاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزا میکنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند؛ وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، همه منافقان و کافران را در دوزخ جمع میکند. (نساء / ۱۴۰)
البته انسان در زندگی، با افراد ناپاکِ بسیاری سر و کار دارد ولی آنچه مهم است این است که آنها را به عنوان رفیق و همنشین خود قرار ندهد. بنا بر این اینکه بعضی به سبب دوری از آلوده شدن با این افراد، کنج عزلت میگزینند و یا جامعه را ترک میکنند عمل خوبی انجام نمیدهند. پاکی و تقوای واقعی آن است که انسان در میان مردم باشد ولی رنگ نگیرد نه اینکه برای رنگ نگرفتن، صورت مسأله را پاک کند.
درخواست بهشت که محل اقامت ابدی است
آنگاه در فقرۀ سوم دعا میخوانیم: و مرا به رحمت خود در خانهای که محل اقامت است جای ده.
«آونی» از «مأوی» به معنای پناهگاه است یعنی پناهم بده. به راستی فقط بهشت پناهگاه واقعی انسان است که در آن انسان از هر گونه آسیب و ناراحتی و از هر چیزی که بوی غیر خدا میدهد در امان است.
در دعای روز سه شنبه به نقل از امام سجاد علیه السلام میخوانیم که به خداوند عرضه میدارد: «وَ أَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَ إِلَیْهَا مِنْ مُجَاوَرَهِ اللِّئَامِ مَفَرِّی؛ (خدایا) آخرتم را اصلاح کن، چرا که سرای جاویدان و محل قرار دائمی من است و در آنجا از مجاورت با افراد پست و لئیم خلاص میشوم». (بحار الانوار، ج۸۷، ص: ۱۸۷، ح ۲۷).
حضرت موسی نیز در قرآن به قوم خود میفرماید: «یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَهَ هِیَ دارُ الْقَرارِ؛ «ای قوم من! (به این دنیا دل نبندید که) این زندگی دنیا متاع زود گذری است، و آخرت سرای همیشگی و ابدی شماست». (غافر / ۳۹.)
اشاره به الوهیت خداوند
و در خاتمه خداوند را به الوهیتش که اله العالمین است قسم میدهیم این دعاها را در حق ما مستجاب سازد. اله به معنای معبود است بنا بر این با این لفظ اقرار میکنیم که حق عبودیت خدا را نیز باید به جا آورده باشیم.
قابل توجه اینکه با مطالعۀ الفاظ «عالمین» «للعالمین» و مانند آن در قرآن مطمئن میشویم که مراد از این لفظ همان مردم هستند و اینکه بعضی آن را به «جهانیان» ترجمه میکنند ترجمۀ صحیح و قابل درکی نیست.
به عنوان نمونه در قرآن میخوانیم: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً؛ زوالناپذیر و پربرکت است کسی که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بیمدهنده بر مردم باشد». (فرقان / ۱.)
همچنین ملائکه هنگام بشارت به مریم مقدس به او گفتند: «وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ» (آل عمران / ۴۲.) یعنی خداوند مریم را در میان انسانها بر زنان ترجیح داد.
چرا به انسان «عالَم» میگویند؟
حال این سؤال مطرح میشود که چرا به انسان، «عالَم» میگویند. این نکته در حدیثی از امام صادق علیه السلام توضیح داده شده است و آن اینکه حضرت میفرماید: «عُنِیَ بِهِ النَّاسُ وَ جُعِلَ کُلُ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَالَماً» مراد از «عالَم» انسان است به این دلیل که هر انسانی برای خودش عالَمی وسیع است (عالَمی از قابلیت ها، اوج گرفتنها و کسب امتیازات معنوی بسیار). (مفردات راغب، ذیل کلمۀ «علم».)
امیر مؤمنان نیز در اشعاری که به حضرت منسوب است میفرماید: و تَزعُم أنّکَ جِرْمٌ صغیر * و فیکَ انطَوَی العالَم الأکبر؛ ای انسان! آیا تصور میکنی که یک مادۀ کوچک هستی و حال آنکه در واقع عالَم بزرگ در درون تو پیچیده شده است. (تفسیر الصافی، ج۱، ص: ۹۲)
به راستی همین انسان که به ظاهر کوچک است میتواند چنان اوج بگیرد که خلیفۀ خدا در زمین شود و یا همانند رسول خدا (ص) به جایی برسد که حتی آسمان و زمین هم به خاطر او خلق شده باشند: «لَوْلَاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاک» (بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۴۰۶، ح ۱.)
*اختصاصی عترتنا
پایان پیام/.
شبکههای اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام
دیگر مطالب سرویس دین و اندیشه را اینجا کلیک نموده و بخوانید
https://etratona.ir/?p=30635