زمان مطالعه: 8 دقیقه
به گزارش عترتنا؛ حجتالاسلام والمسلمین «سیدمحمد هژبری» استاد حوزه علمیه، روز گذشته سهشتبه ۲۵ دیماه در مراسم جشن سالروز ولادت امیرالمؤمنین علی(ع) که در بیت علامه طهرانی برگزار شد، به مناسبت سالروز ولادت حضرت به تبیین آب حوض کوثر، شراب و ساقی و ساغر این حوض پرداخت و به شبههای درباره علت محروم بودن کافران از نوشیدن آب حوض کوثر پاسخ داد.
متن سخنان این استاد حوزوی را در ادامه بخوانید:
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام بادهٔ گلگون خراب کن
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزهها کند
زنهار کاسهٔ سر ما پرشراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب کن
کار صواب، باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن
نبض عشق
چه ثوابی از این بالاتر که در روز خدا، نبض خدا را بگیریم! نقل است رئیس الفلاسفه جناب بوعلی رحمت الله علیه وارد گرگان شد و گفتند شاهزاده گرگان مبتلای به بیماری لاعلاج شده است، شیخ نبض شاهزاده را گرفت و دانست این بیماری، بیماری عشق است! – من دیدم اطبایی را که از روی نبض میتوانند بیماری عشق را تشخیص بدهد! – شیخ گفت شخصی را بیاورید که کارشناس منطقهای گرگان باشد و آن شخص را آوردند و شیخ گفت: تمام کوهها و مناطق گرگان را نام ببرد!
او میگفت و شیخ نبض میگرفت! به یک محله رسید شیخ دید نبض جوان تند میزند! شیخ گفت: تکتک خانهها و خانوادههای این محله را بگو! و شروع به گفتن نام خانوادههای ساکن در این محله کرد تا رسید به یک خانه که شیخ دید نبض جوان تند شد! شیخ گفت: حالا اسامی این خانه را بگو؟ و شروع به گفتن کرد تا به اسم منیژه رسید، شیخ دید نبض جوان تندتر شد و شیخ گفت شاهزاده علاقهمند به این خانم شده است و بروید خواستگاری که او خوب میشود!
حالا اگر خدای ما نبض داشت در خانه دوستانش را میزد. نبض خدا را بگیرید در خانه عاشقان و اولیایش و کسی که نبضش برای کسی بزند اوداج اربعه (رگهای چهارگانه) خودش را به او خواهد داد. اگر نبضت برای کسی زد سرت را خواهی داد و گرنه در وادی عشق یا شوخی یا ادعا کردهای!
امروز در این صبح طلوع چهار مطلب میخواهم عرض کنم: حوض کوثر، شراب و ساقی و ساغر این حوض و در ابتدا میخواهم به یک شبهه درباره چرایی محروم بودن کافران از این آب حوض کوثر پاسخ دهم.
سیراب شدن مؤمنین از آب حوض کوثر
در روز قیامت همه پیروان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) از آب حوض کوثر سیراب میشوند اما کافران نمیتوانند از این آب بخورند. در جلد نهم مجمعالزوائد صفحه ۱۳۱ روایتی نقل شده که پیامبر(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «ان رسول الل (ص) قال لعلی انت و شیعتک تردون علی الحوض رواه مرویین بیضه وجوهکم و ان عدوک یردون علی الحوض ظما مقمحین» یا علی تو و شیعیانت در روز قیامت در کنار حوض بر من وارد میشوید در حالی که سیراب هستید و صورتهایتان سفید و نورانی است و دشمن تو در کنار حوض بر من وارد میشود در حالی که تشنه و هلاک شدهاند.
علت چرایی محروم بودن کافران از نوشیدن آب حوض کوثر
در این روایت نبوی حضرت به مولا فرمودند تو و دوستانت در روز قیامت سیراب میآیید و کنار حوض من سیراب میشوید و صورتهای شما در آن روز دیدنی است، اما دشمنان تو تشنه و گرسنه با لبهایی ترکیده وارد محشر میشوند؛ بیشتر در بین جوانان و نوجوانان این شبهه مطرح میشود مگر حضرت بخیل هستند که به بقیه آب نمیدهند یا اینکه جلوی چشمان کافران لب تشنه به پیراون خود آب میدهند؟
در بعضی روایات آمده است دو تا خلیج در وسط محشر جاری است و لبهای دشمنان و کافران هم ترک خورده و پاره پاره است و ساقی آنجا هم امیرالمؤمنین(ع) است؛ حالا شبهه این است که آیا حضرت دلشان میآید در مقابل آن لبهای ترکخورده و تشنه و ترکیده دشمن آب بخورند و به آنها آب ندهد؟! اصلاً این چه نوع تقسیمی در قیامت است؟ این چه نوع لطف و کرمی است که مؤمنان در مقابل لبهای خشکیده و چشمان تشنه دشمنان سیراب شوند؟
فرق آب دنیا با آب قیامت و حوض کوثر
دقت کنید؛ این آبهایی که الان در دنیا در این لیوان میبینید و مینوشید قیامت از این نوع آبهای دنیوی که مولکولهای H۲O است، نیست. آب دنیا مثلاً هیدروژن با اکسیژن ترکیب شده است و پیوند هیدروژنی صورت گرفته باشد و آب شده است؛ اما آبی که در قیامت است در اصل حقیقت ولایت خود این ساقی یعنی آقا امیرالمؤمنین(ع) است.
حالا وقتی آب قیامت از اصل حقیقت ولایت است دشمنان ولایت از این حقیقت بدشان میآید نه اینکه این آب را به آنها نمیدهند بلکه آنها اگر بخواهند و مولا هم بدهند آنها نمیتوانند آن را بخورند، چون راه رفته شده است و قیامت اعتباری نیست که آنجا خدایی قلم به دست نشسته باشد و بگوید تو این آب را بخور و تو این آب را نخور؛ اینطور نیست؛ بلکه آن حقیقتی که مثلاً ۷۰ سال در دنیا سیر کردید همین حقیقت در آخرت میوههای بهشت یا هیزمهای جهنم میشود و این کافران چون با ولایت دشمن بودند خودشان اصلا نمیتوانند این آب را بخورند.
هر نعمت بهشتی را که دست بهشتیان میدهند میگویند این را قبلاً دیدهام؛ این نعمت بهشتی دیروز در دنیا مثلاً همان قطرات اشک نصف شب در نماز شب بوده است؛ یا این همان زیارتی است که با عشق سمت حرم میرفتند، یا این همان تاولهای مسیر اربعین است و در گذشته به حساب آنها ریخته شده است.
کافران نمیتوانند از این آب بخورند!
حالا اگر میگویند این آب را به لبهای خشکیده دشمنان نمیدهند چون اگر بدهند بدتر است، زیرا این آب برای مرحله بالاتر است و خوردن آن از آتش جهنم برای آنها سختتر است و محبت میکنند که این آب را به آنها نمیدهند.
شبهههای آخرالزمانی
متأسفانه انسانهای آخرالزمانی هر اتفاقی برای آنها میافتد یقه خدا را میگیرند و شبههافکنی میکنند، گاهی شبهه میاندازند و میگویند شمر نصف روز راه را بر ولی خدا بست حالا چرا خدا میخواهد تا ابد او را تشنه نگه دارد و به او آب ندهد؟ در صورتی که آب حوض کوثر محبت حسینی است و این قاتل وقتی محبت حسینی در وجودش نیست و بغض حسینی را دارد به او آب هم بدهند اصلا نمیتواند بنوشد.
وقتی کفار در آتش جهنم هستند و وجود مقدس حضرت رد میشوند آتش به احترام حضرت، سرد میشود، اما کفار میگویند بگویید سریع رد شود که آتش سرد نماند چون از سردی آتش و خاموش شدن آتش اذیت میشوند.
دو نوع شراب در بهشت/ شراب سرد کافوری
این شراب که در بهشت سرو میشود و به دست بهشتیان داده میشود گفتند که هم سرد کافوری و هم داغ زنجبیلی است و این حقیقت در همین دنیا و همین روز و شبها اتفاق میافتد و فردا در قیامت تبدیل به آن شرابها میشود؛ اما شراب سرد کافوری که خداوند در آیه ۵ سوره انسان میفرماید: «إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا؛ همانا نیکان همواره از جامی مینوشند که نوشیدنیاش آمیخته به کافور آن ماده سرد، سپید و معطر است.»
هر چه بردید و خوردید همه کامرواییها، دعاهای مستجاب، کسب عافیتها اینها همه شراب سرد کافوری است که همه دنبال و طالب آن هستند و خیلی هم به انسان میدهند! در طول شبانه روز مؤمن در پی خوردن و نوشیدن این شراب کافوری است.
بیحساب کتاب ببخشید!
مولا عاشق شفاعت بود و یک حرص عجیب برای کار راه اندازی مؤمنین داشتند. شما هم سعی کنید مثل مولا باشید. همچنین بیحساب و کتاب دیگران را ببخشید هر وقت وارد وادی بخشش میشوید بیحساب و کتاب ببخشید و ننشینید محاسبه کنید همینجور ببخشید که خیلی وادی عجیبی است.
شراب داغ و فرار همه از آن
کسانی که در راه خدا را میافتند شراب داغ میخورند چون کار با شراب کافوری تمام نمیشود باید آستینها را بالا زد و از شراب داغ هم خورد! حالا شراب داغ چیست؟ برخی شاید فکر کنند مثلا یک قهوه داغتر است که اینطور نیست و این شراب داغ گاهی اشکت را از لای استخوانتان بیرون میکشد! این همان است و همه اینها یک چیز است و اینها را از هم جدا نکنید و دنیا و آخرت را تفکیک نکنید!
خداوند در آیات ۷ الی ۱۰ سوره قیامت میفرماید: «فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ؛در آن هنگام که چشمها از شدّت وحشت به گردش در آید،*وَخَسَفَ الْقَمَرُ؛ و ماه بى نور گردد*وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ؛ و خورشید و ماه یک جا جمع شوند*یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ؛ آن روز انسان مى گوید راه فرار کجاست» این همان جایی است که انسان از آن فرار میکند!»
از این شراب همه فرار میکنند! اما یک مگر دارد و آن اینکه کسانی که به راه خدا میروند به اصطلاح وقتی به این شراب میرسند اینجا با این شراب داغ به اصطلاح باید گفت که جای زایمان است! این شراب را بخورید باید زایمان کنید! یک بار دو بار چند بار…. این شراب گرم و داغ اتفاقات تکوینی در زندگی یا التزام به اتفاقات تشریحی دوباره در زندگی بوجود میآورد که پوستتان را میکند و اشکتان را در میآورد! اختصاصات این شراب داغ را در این جلسه شاید نتوان گفت، فقط در حد مختصر میشود گفت.
دست ساقی با لب این شراب خوار با هم کم ملاقات می کنند چون از این طرف مردم فراری هستند و از آن طرف هم آن شراب فروش خیلی ناز دارد و به هر کس نمی دهد شما ناز کنید سریع جمعش می کنند و به کسی دیگر می دهند عارف می گوید شراب داغ را به خودم بده! «ساغرِ ما که حریفانِ دگر مینوشند*ما تحمل نکنیم ار تو روا میداری» عارف می گوید شراب داغ را به خودم بده خودم می خورم!
علت مریضیهای زیاد شیخ جعفر آقای مجتهدی
خدا رحمت کند مرحوم حاج جعفر آقا مجتهدی که شاید نزدیک ۵۰ بار زیر تیغ جراحی رفت و مریض شد! مردم میگفتند که ایشان یک عارف و آدم پرهیزکار است و از غذا هم پرهیز میکنند باید بیش از صد سال عمر کند، اما چرا اینقدر مریض میشود؟! می گفتند ایشان در بین مؤمنین دور میزنند که ببینند در بین مؤمنین کسی هست که مریضی و بیماریاش را نخواهند و وقتی که کسی نمیخواست ایشان سریع آن مریضی را میگرفت و سریع مریضی مؤمنی که آن مریضی را نمیخواست را میگرفت و جای او مریض میشد و روی تخت بیمارستان میرفت و میگوید من جای او میخوابم!
حالا آیا ایشان بیکار است که جای دیگران مریضی آنها را به جان بخرد؟! یا آیا اینکه خیر است و اینگونه میخواهد کار خیر انجام دهد؟! نه اینطور نیست! ایشان فهمیده است که باید «نازها زان نرگسِ مستانهاش باید کشید»
در ابتلائات سریع ناله نکنید!/ اول باند را آماده میکند
خیلیها تا یک کاری و باری امام رضا علیه السلام روی دوش آنها میگذارد سریع جزع و ناله میکنند! در صورتی که اگر حضرت این بار را بردارد مشخص نیست دیگر چه زمانی روزی آنها شود!
دقت کنید از حضرات کمک بخواهید و زیر بار بمانید تا خودشان بردارند! کمر دارد میشکند باشد اشکال ندارد چون صاحب کمر حواسش هست و دارد میبیند و میداند چکار کند! مولا میفرماید: «یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَهِ؛ شکیبایى به قدر مصیبت نازل مى شود.»مصیبت هر چه بزرگ باشد خداوند برابر آن شکیبائى عطا مى فرماید.
اول باند فرودگاه را آماده میکنند بعد اجازه لندینگ و پرواز به هواپیما میدهند، بعد هم بخواهد هواپیما فرود بیاد هم باز اول باند فرود را آماده میکنند بعد اجازه فرود به هواپیما میدهند. حالا خداوند باند را روی نفس شما آماده میکند و میگوید برای تو این خوب است!
نقل خاطرهای از مریض شدن فرزندم
اوایل طلبگی خدا یک بچه به بنده داده بود و فرزند اولم بود! این عکسی که از مرحوم آیت الله قاضی معروف است چشمان عجیب و نافذ و پر حرارتی دارند و من این عکس را در دست گرفته بودم و یک روز بعدازظهر آن مرضِ چی بگم من گل کرده بود و گفتم یک مقدار به این چشم آقا نگاه کنم! شاید دو سه دقیقه متمرکز به این چشمها نگاه میکردم و در قلبم این عکس چشمهای مرحوم آیت الله قاضی نقش بسته بود. شب خوابیدم و در عالم رویا دیدم دو تا چشم از آسمان دارد مرا نگاه میکند و اینجور در قلب این بیچاره افتاده بود که این چشم خدا است! سخنی در میان نبود اما این کلام بدون سخن را شنیدم که خب فرمایش؟ به چشمهای من نگاه میکردی چه میخواهی؟
یک بنده بیچاره از پروردگارش چه میخواهد جز خودش! اولین سوالی که پرسیدند گفتند: چه چیزی حاضری در راه ما بدهی؟! گفتم: نمیدانم و اصلا من چیزی ندارم! گفتند: همین فرزندت را حاضری که بدهی؟! وقتی این را شنیدم چنان این قلبم در خواب از عمیقترین قسمتش شروع به لرزیدن کرد که مدام در خواب میگفتم خدایا رحم کن! خدایا رحم کن! تا گفتم خدایا رحم کن! از خواب بیدار شدم! و پریدن از خواب همانا و صدای وحشتناکی از گلوی فرزند یکی دو سالهام شنیدم و سریع رفتم بچه را بلند کردم و هر چه خورده بود بالا آورد و گفتم خدایا این چه بود و چه شد؟ یادم آمد که گفته بودند چه چیز حاضری بدهی؟ بیزبان گفته بودم که چیزی حاضر نیستیم بدهم! گفتند: پس خداحافظ!
بدانید ناز کنید جمعش میکنند و به دیگری میدهند! ناز نکنید کمی صبر داشته باشید! «میانِ عاشق و معشوق فَرق بسیار است*چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید» او باید ناز کند نه اینکه ما ناز کنیم! عاشق، بیچاره و بدبخت است و هیچ چیز ندارد و کسی که هیچ ندارد که ناز نمیکند، سرت را پایین بیاور و تسلیم شو و صبر کن!
در حال تکمیل……
پایان پیام/.
شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام / آپارات
منبع خبر : اختصاصی عترتنا
https://etratona.ir/?p=32187