زمان مطالعه: ۹ دقیقه
به گزارش خبرنگار عترتنا؛ حجتالاسلاموالمسلمین «عباس صراف» شب گذشته شامگاه یکشنبه ۲۰ خردادماه در سلسله جلسات امامت در نهجالبلاغه که در مسجد جامع الغدیر تهران (روحانی سابق) برگزار شد، با توجه به حلول ماه ذیالحجه به تبیین اهمیت دهه اول این ماه در قرآن پرداخت که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
دهه اول ایام پر برکت و با عظمت و پر فضیلتی است از خدا بخواهید که آنچه به اولیای خودش در این ایام برای بهره از ایام روزی می فرماید روزی شما هم بگرداند.
هم در ربط با مراتب توحیدی هم در ربط دریافت های ولایی است دهه اول ماه ذی الحجه که بسیار دهه با عظمتی است و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی فرمودند اگر کسی از من سوال کند که نامی را برای این دهه قرار دهم می گویم دهه توحید! از نظر عنصر زمانی در طول سال زمانی نداریم که مستقیم ۴ آیه قرآن درباره شب هایی که اکنون در ظرف زمانی در آن قرار داریم خدا ورود کرده باشد و بیان کرده باشد حتی در کلام حضرات معصومین هم نداریم
نکته ای که در ربط امیرالمؤمنین در ماه ذی الحجه وجود دارد آیه دوم سوره فجر می فرماید: «وَلَیَالٍ عَشْرٍ؛ و قسم به ده شب» قسم به شب های ده گانه در ذیل این آیه که این واو واو قسم است خداوند به شب های ده گانه قسم خورده است که از امام صادق علیه السلام سوال کردند که این لیالی عشر کدام ده شب است که اینقدر نزد خدا با عظمت است که خدا به آن قسم یاد کرده است؟ حضرت فرمودند: ده شب اول ماه ذی الحجه!
آیه دوم آیه ۱۴۲ سوره اعراف است که این شب ها بین نماز مغرب و عشا این نمازی که می خوانید همین آیه است که خداوند می فرماید: « وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِینَ لَیْلَهً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛ و با موسی [برای عبادتی ویژه و دریافت تورات] سی شب وعده گذاشتیم و آن را با [افزودن] ده شب کامل کردیم، پس میعادگاه پروردگارش به چهل شب پایان گرفت، و موسی [هنگامی که به میعادگاه می رفت] به برادرش هارون گفت: در میان قومم جانشین من باش و به اصلاح برخیز و از راه و روش مفسدان پیروی مکن.»
یعنی خدا با موسی برای اینکه مقام نبوتش به مقام رسالت تغییر کند لازمه اش این بود که در یک خلوت با یک عبادت هایی که تبیین شده بود این قابلیت را در خود بالا ببرد و شب آخر ماه ذی القعده قرار خدا با حضرت موسی(ع) این ۳۰ شب ماه ذی القعده بوده است اما حضرت موسی(ع) دید که خبری نشد خطاب رسید که هنوز آماده نشده ای و ۱۰ شب تمدید شد که این دهه اول ذی الحجه به آن افزوده شد و حضرت موسی(ع) این قابلیت را پیدا کرد که به دیدار خداوند رفت.
مرحوم سید احمد کربلایی تهرانی از شاگردان آیت الله قاضی بود که در مراتب توحیدی یک سری مکاتباتی دارد و فرد بزرگی بود و در بین بزرگان او به نام سند عرفان اهل بیتی عرضه شده است ظاهرا از موقعی که به دنیا آمده یک چشمش نابینا بوده اما با همان یک چشمش به او می گفتند سید البکائین یعنی آقای گریه کنندگان و خیلی صاحب اشک و خوش اشک و حالاتش در سحرهای مسجد سهله عجیب است که در تاریخ نقل شده است که وقتی نزدیک به اذان صبح می شد با آن حال بکاء و اشک اشعار حافظ را می خواند: «ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم…»
ایشان به شاگردانشان می فرمودند این که در آیه ۱۱۰ سوره کهف خداوند می فرماید: «فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا ؛ هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!» عمل صالح انجام دهید و مشرک نشوید و برای خدا شریک قائل نشوید
ایشان می فرمودند که ظرف زمانی آن دهه اول ماه ذی الخجه است یعنی در دل این ده روز و ده شب این قابلیت و ظرفیت هست که انسان را تا لقای خدا ببرد و حضرت موسی در این ده شب به ملاقات خدا رفت و این ده شب خیلی مهم است.
آیه سوم آیه ۲۸ سوره حج است که رسما خداوند در این آیه می فرماید در این دهه اسم مرا ببرید و یادم کنید. ـ«وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ…و نام خدا را در روزهایى معین یاد کنید» در ایام معلومات اسم مرا ببرید و دق الباب کنید. در ذیل نقل این آیه از امام صادق علیه السلام سؤال کردند این ایام معلوماتی که خداوند در قرآن فراخون زده و بندگانش را دعوت کرده چه ایامی است؟ حضرت فرمودند دهه اول ماه ذی الحجه.
آیه چهارم آیه ۲۰۳ بقره است که خداوند میفرماید: «وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ ۚ.. و خدا را یاد کنید (به ذکر تکبیر) در چند روزی معیّن (ایّام تشریق)»
حضرت می فرماید اتفاقا در این آیه هم خداوند بندگانش را دعوت می کند که در ایامی خاص او را یاد کنند. در آیه ۲۸ سوره حج می گوید: «وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ…و نام خدا را در روزهایى معین یاد کنید» اما اینجا در این آیه می فرماید: «وَاذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ ۚ.. و خدا را یاد کنید (به ذکر تکبیر) در چند روزی معیّن (ایّام تشریق)»
دهه اول ماه ذی الحجه در این دو ایام معلومات و معدودات مشترک است اما فرقش در ایام معدودات این است که سه روز تشریق هم به این ایام اضافه می شود و ایام تشریق ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذی الحجه است که سه روز بعد از عید قربان است که ایامی است که برای انسان نورانیت و صفای باطن می آورد و این اضافه شده است.
یک نامه ای از مرحوم شیخ محمد بهاری همدانی در تذکره المتقین آمده که کسی از او سؤال می کند چکار کنم که از زمختی بیرون بیایم و لطیف شوم؟ ایشان فرموده بود منتظر باش تا ایام تشریق فرا رسد و این ایام را دریاب! این ایام صفای باطن برای انسان می آورد و انسان را لطیف می کند که ما غالبا به آن توجه نداریم چون دیگر روز عرفه و عید قربان تمام شده و خیلی به آن توجه نداریم اما در نزد اولیای خدا و اهل معرفت و کسانی که برای آنها سیر و مراتب اخلاقی و سلوکی مهم است اینها بزنگاه های زمانی برای رشد انسان را زیاد دقت دارند.
لذا این ایامی که در آن قرار داریم خیلی ایام مهم و پربرکتی است.
خطبه اول نهج البلاغه که پیرامون مراتب توحیدی است و امیرالمؤمنین علیه السلام به آن ورود کرده و سیر مراتب توحیدی را نقل کرده که در بین اولیا و بزرگان این خطبه را به نام خطبه توحیدی حضرت نامیدند و بعضی ها هم که شرحی زدند با همین ادبیات توحیدی شرح زدند و خیلی مضامین سنگین و عالی و بلندی دارد و برخی از بزرگان که سیر مطالعاتی برای نهج البلاغه بیان کردند خیلی توصیه نمی کنند که نهج البلاغه را با این خطبه شروع کنند چون کمی سنگین است و باعث زدگی می شود و انسان غالبا از مطالب چیزی متوجه نمی شود و خیال می کنند همه نهج البلاغه همین است و چون متوجه نمی شوند نهچ البلاغه را کنار می گذارند اما کسانی که می خواهند شروع به نهج البلاغه خواندن کنند بزرگان فرمودند از انتهای نهج البلاغه شروع کنید یا از نامه ها شروع کنید چون فهم شرایط ایده آلی پیدا می کند رقبت انسان برای مطالعه بیشتر می شود.
نکته مهم
اینها را مفتی به انسان نمی دهد و آن بالا هم بخل نیست که چون امیر المؤمنین هستی این مرابت توحید را فقط به تو می دهم اینطور نیست اما زحمت کشیدن می خواهد.
افرادی که نیم قرن در مدرا توحیدی زندگی کردند و مراتب توحیدی را طی کردند مثل سید بن طاووس ابن فهد حلی سید مهدی بحراالعلوم و آیت الله قاضی و امام خمینی کسانی که حداقل یک عمر دغدغه این را داشتند که زندگیشان در مدار توحیدی قرار بگیرد حالا نوع زندگی ما ما را بیگانه کرده و عدم مراقبه ما از رفتارمان ما را بیگانه کردند اما اینها رسیدند و برخی از گلوگاه های توحیدی گرفتاری و فقر دارد که اینها رسیدند اما این بزرگان که در مقام تمکن توحیدی بودند متفق القول گفتند یک قابلیت در دهه اول ذی الحجه هست که برای جبران کم و کاستی های توحیدی در طول سال زمان به این قدرت نداریم
حالا همه کم و کاستی و نقصان توحیدی داریم مثلا یکی توقعش کم است، دیگری در گرفتاری و فشار دنیا غر زدنش زیاد است، دیگری در ابتلائات صبرش کم است و دیگری راضی و تسلیم نیست که همه اینها از نقصان توحیدی است می گوید این دهه این قابلیت را دارد که نقصان توحیدی را جبران می کند و خودشان مقید بودند در این ایام این قابلیت وجود دارد.
مراتب توحیدی امام خمینی(ره) دیده نشد از دوران غیبت تا الان شاید شخصیتی به جامعیت امام نداشته باشیم و روی این باید خیلی حرف زده شود در علوم مختلف سرآمد و صاحب نظر بود
شیخ عباس قوچانی وصی آیت الله قاضی نقل نمود که یک مرتبه آیت الله قاضی و حاج آقا روح الله با هم یکجا نشستند و برای ما خیلی مهم بود و ظاهرا یک ساعت با هم بودند و خیلی هم حرف نزدند و بیشتر همدیگر را نگاه کردند و وقتی تمام شد و امام از محضر قاضی رفتند ما سریع رفتیم خدمت قاضی و به ایشان گفتیم در این مدت حاج آقا روح الله را چطور دیدید سریع گفتند ایشان را قله توحید دیدم!
حالا برای خودمان هم خروجی داشته باشد که از حالات و بزرگان می گوییم چه چیزی گیر ما می آید نوش جانشان زحمت کشیدند اما برداشتی که می خواهیم بکنیم چیست
زمانی که برای تحصیل در قم بودم مقید بودم درس اخلاق آیت الله مشکینی را بروم و خیلی انسان نورانی بود و احساس می کردم کلام ایشان برای من خیلی اثر گذار است و مقید بودم می رفتم که یک بار در جلسه درس اخلاق در بحث تهجد فرمودند طلبه ای که مقدمات را تمام کرده است و نماز شب برای او ملکه نشده باشد این در معنویت چیزی گیرش نمی آید و هر چه هم درس بخواند این علم برای او حجاب می شود و یک بحث مفصلی در این باره داشتند چند جلسه درباره اهمیت تهجد گفتند تا اینکه یک بار گفتند من یک مرتبه با این گوش هایم شنیدیم که امام خمینی فرمودند من در این عالم از هیچ چیز نترسیدم بعد ایشان گفت این رشدهای معنوی هر کدامش ریشه در یکی از مبانی توحیدی دارد و این نترسیدن امام به خاطر نماز شب است چون نماز شب انسان را نترس می کند یعنی کاری می کند که غیر از خدا از هیچ چیز نترسید توکل امام عجیب تسلیمش عجیب راضی بودنش عجیب اما این نترسیدنش از نماز شب بود کسانی که اهل تهجد و نماز شب هستند در این مراتب توحیدی خیلی سرعتشان زیاد می شود برای خودتان وقت بگذارید فقط اهل بیت قربان و صدقه شدن نمی خواهد یک رنگی هم از آنها بگیرید حالا یک شب نماز شب نخوانید کسی جلوی شما را در قیامت نمی گیرد و عقابتان نمی کنند اصلا تکلیفی ندارید اما مؤمن تو ۸۰ سال در دنیا عمر کردید اما یک شب برای تهجد با خدا و نماز شب بیدار نشدید بعد پرده را کنار می زنند و حسرت می خورد که اگر الان بعد از یک عمر در دنیا اگر نماز شب در دنیا خوانده بودی جایت اینجا بود و اکنون حسرت می خورد که دیگر پرونده بسته شده است به این دلیل اهل بیت توصیه به نماز شب نمودند.
استادی داشتم که در ایام کرونا از دنیا رفت ایشان می گفت این علیکم یعنی بر شما که اهل بیت گفتند و بعد یک عمل را توصیه کردند اینجا ترمز را بکشید و بایستید که اینجا خیلی خبرها است و یک باند پرواز است یکی از تکراری ترین علیکم ها نماز شب است که در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند: « علَیکُم بصلاهِ اللَّیلِ ؛ فإنّها سُنَّهُ نَبِیِّکُم، و دَأْبُ الصالِحِینَ قَبلَکُم، و مَطرَدَهُ الدّاءِ عن أجسادِکُم» بر شما باد نماز شب، که آن سنّت پیامبر شماست و شیوه صالحانِ پیش از شما و دور کننده درد و بیمارى از جسمهاى شما. علل الشرائع : ۳۶۲/۱ .
ما اگر حرفی از بزرگان می زنیم ما شیدا و شیفته و محو این شخصیت ها که نیستیم اگر از نماز شب مولا بگوییم سریع می گویید ما کجا و مولا کجا اما اگر از امام می گوییم امام از همین نسل است و در همین فضایی که ما زندگی می کنیم زندگی کرد پس می شود رشد کرد و راه هم باز است و اینها را شاهد مثال می آوریم که اگر اهل بیت چیزی برای ما تبیین کردند و دستورالعمل دادند اینطور نبود که ما بگوییم ما کجا و آنها کجا بلکه قابلیت وجود دارد و دیگران رفتند و رسیدند
این دهه اول ذی الخجه دهه توحیدی است و باید استفاده کنید زور سحرها و شب های این دهه عجیب است یک موقع در خواب نباشید و از دست ندهید. «کم ز خروسی مباش، مُشت پَری بیش نیست از سر شب تا سحر ذکر خدا می کند … »
خروس یک مشت پر است اما قبل از اذان شروع به خواندن می کند. در روایت آمده که خروس قبل از اذان می گوید صبوح القدوس رب الملائکه و روح.
اگر دیدید در مقابل مردم حسن هایی دارید باید نزد خدا خاشع تر باشید.
ملکی تبریزی می گفت تا شب نروید روز به جایی نمی رسید. هر که سحر ندارد ز خود خبر ندارد. دو سال آخر عمرش مواعظ و نصایح اش دو کلمه شده بود می فرمود نجیناه به سحر نجات در سحر است.
حیف است استفاده کنید ماه ذی الحجه باطنش امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت متوسل شوید و استفاده کنید. این ماه لحظه به لحظه اش تجلیات نوری حضرت است که آغازش با سالروز ازدواج حضرت است
انصاف چیز خیلی خوب و قیمتی است اگر کسی یک عمر بیراهه برود اما فرد با انصافی باشد یک روز از عمرش مانده باشد خدا تضمین کرده که پرونده اش به خیر بسته شود اما وای به فردی که بی انصاف باشد! زن بی انصاف! مرد بی انصاف! فرقی نمی کند.
https://etratona.ir/?p=32041