×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : دوشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۳

زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرایی شور زیارت اربعین حسینی/مهمترین رسالت امام حسین(ع)

سالانه میلیون‌ها انسان دلباخته در زمان اربعین به زیارت قبر مطهر ایشان می‌شتابند و سختی مسیر را به جان می‌خرند و قطعاً این جذبه و کشش چیزی جز محبت و مودتی نیست که خدا در دل مردم ایجاد کرده است، زیرا امام حسین(ع) همه هستی خود را فدای خدا کرد.

خبرنگار ایکنا به مناسبت اربعین سید و سالار شهیدان با آیت‌الله «سیدهادی مدرسی» از علمای شهر کربلا و نویسنده بیش از ۱۸۰ اثر دینی، گفت‌وگو کرده است.

آیت‌الله سیدهادی مدرسی برادر آیت‌الله العظمی سیدمحمدتقی مدرسی است که تحصیل در حوزه علمیه را از ۱۳ سالگی آغاز کرد و در ۲۵ سالگی مراحل عالی تحصیل را پشت سر نهاد. ایشان در این گفت‌وگو درباره مقام حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، مراسم اربعین و دلیل حضور سیل‌آسای مردم در این مراسم سخن گفته‌اند.

چرا چنین شور و حرارتی فقط برای زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) وجود دارد؟ 

سال گذشته در مسیر نجف به کربلا از یکی از آقایان پرسیدم که سال اولی است که شما پیاده به این مسیر آمده‌اید؟ جواب داد بله، جمعیتی که می‌خواهد وارد کربلا شود نمایانگر قوتی در اباعبدالله الحسین(ع) است ولی امام حسین(ع) این قوت را از کجا آورده است؟ گفتم امام حسین(ع) قلبشان را به خدا هدیه کردند و خداوند قلوب متقین را به امام حسین(ع) هدیه کرد.

هر کسی که به کربلا می‌رود استجابت چیزی است که امام حسین(ع) ده بار در کربلا تکرار کردند: «هل من ناصر ینصرنی، هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله.» آن آقا به فکر این نبودند که شمر و حرمله و عمر سعد را نابود کنند. حضرت نصرتی را که می‌خواستند نصرت شخصی نبود بلکه نصرت دین خدا بود؛ کسی که با خدا باشد و برای خدا حرکت کند خداوند از او دفاع خواهد کرد؛ «إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ.»

حدود ۳۰ میلیون نفر به کربلا می‌روند که تفسیر غیبی آن این است که خدا خواسته و در قرآن فرموده است: «و العاقبه للمتقین.» بعد از آنکه عبدالله(ع) شهید شدند، افرادی از بنی‌امیه با سُم اسبان بدن امام را لگدمال کردند تا بدن و قبری برای ایشان نماند، ولی خداوند قاعده خودش را دارد و همه چیز بعد از عاشورا شروع شد.

در آن زمان امام سجاد(ع) فرمودند که وقتی پدرم شهید شدند هفت خانواده موالی اهل بیت(ع) بودند، ولی امروزه نزدیک به ۴۰۰ میلیون نفر شیعه اباعبدالله هستند و بقیه مسلمانان هم اهل بیت(ع) را قبول دارند و دشمنان اهل بیت(ع) محدودند؛ بنابراین حداقل یک میلیارد نفر از جمعیت دنیا با امام حسین(ع) هستند. قرآن فرموده: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا.» این تفسیر غیبی مسئله است، ولی اباعبدالله(ع) برای اهدافی شهید شدند که خداوند انبیاء را به خاطر آن برگزید.

حضرت اباعبدالله(ع) نماینده همه سنن خداوند بودند و اموری که مربوط به دنیا و آخرت مردم است در نهضت امام حسین(ع) وجود دارد؛ مثلاً مردم فطرتاً به دنبال عدالت هستند؛ قرآن فرموده: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ»؛ حضرت اباعبدالله(ع) نماد عدالت هستند و برای احقاق آن به شهادت رسید.

امام حسین(ع) نماد آزادی و آزادگی است؛ مسلم بن عقیل که در کوفه شهید شد فرمود قسم یاد کرده‌ام که دنبال آزادی هستم و آزادی توأم با مسئولیت و پایبندی به ارزش‌هایی که اباعبدالله الحسین(ع) آن را قبل و حین عاشورا محقق کردند. فطرت هر انسانی به دنبال عدالت و ایمان و آزادی و انصاف و اخلاق است؛ عدالت حقیقتی در دل هر انسانی است؛ اگر ۳۰ میلیون برای رفع حاجتشان به کربلا می‌روند، حاجت اصلی آن است که در روز قیامت با امام حسین(ع) و ائمه(ع) محشور شویم.

چرا باید به ائمه(ع) مخصوصا امام حسین(ع) توسل و تمسک کنیم و این امر چه وجوه و فوایدی دارد؟

قرآن فرموده: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ باید با یک وسیله سراغ خدا برویم؛ در زندگی برای نجات نیازمند راهنما و امام هستیم و برای آنکه رضایت خدا را جلب کنیم باید سراغ کسانی برویم که خداوند آنان را رهبر جامعه قرار داده است و این‌طور نیست که هر کسی راه خود را بپیماید؛ خداوند فرموده: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ»؛ انسان‌ها را برای هدفی خلق کرده و این هدف را از راه اوصیاء و انبیاء و اولیاء به انسان‌ها رسانده است.

اباعبدالله الحسین(ع) یکی از بارزترین اوصیای انبیاست؛ در بین انبیاء و اوصیاء کسی نیست که مستقیماً در میدان نبرد جنگیده و کشته شده باشد؛ طبق روایتی، پیامبر(ص) با زهر مسموم شدند ولی در جنگ کشته نشدند؛ امیرالمؤمنین(ع) در تمامی جنگ‌های پیامبر(ص) جز تبوک حضور داشتند و در محراب شهید شدند و بقیه ائمه(ع) هم مسموم یا مقتول شدند، ولی امام حسین(ع) تا آخرین قطره خون در برابر دشمن ایستادند و اکنون نماد دین نبوی هستند.

امام حسین(ع) پرچم رسالت‌های الهی را بر دوش داشتند؛ در زیارت وارث می‌خوانیم: «السلام علی وارث آدم صفوه الله.» پرچمی که آدم در برابر ابلیس برافراشت، همان پرچم را حضرت اباعبدالله برداشتند؛ پرچمی که نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، پیامبر(ص) و امیرمؤمنان هم آن را برافراشتند. حضرت زینب(س) به تل زینبیه آمدند تا پرچم انبیاء که بر دوش امام حسین(ع) بود بر زمین نیفتد و حضرت زینب(س) به همراه امام زین‌العابدین(ع) این پرچم را به دوش گرفتند و توانستند حکومتی را که مشکلش انحراف در دین بود رسوا کنند. اباعبدالله حقیقت را از نفاق جدا کردند. در زمان پیامبر(ص) دین و سلطان یکی بودند؛ پیامبر(ص) فرمودند که بعد از من سلطان و قرآن از هم جدا می‌شوند؛ اصحاب گفتند آن موقع چه کنیم؟ فرمودند دینتان را حفظ کنید.

آیا مهمترین رسالت امام حسین(ع) جداسازی نفاق و کفر از حقیقت بود؟

بله، یزید بن معاویه خود را نماینده پیامبر(ص) می‌دانست و بنی‌امیه قصد داشت که کفر و نفاق را شرعی جلوه دهد، زیرا این دو با اسلام جمع نمی‌شود. اباعبدالله این‌ها را از دین جدا کردند. البته مردم به دنبال دین هستند و به سراغ اباعبدالله(ع) می‌روند. بعد از مرگ صدام، فردی پرونده قطوری را به دستم داد؛ در صفحه اول آن آمده بود که جوانی قصد پیاده‌روی برای زیارت امام حسین(ع) را داشت که صدام آن را ممنوع کرده بود. او را به عنوان مجرم دستگیر کردند و گویا این فرد را با تیزاب نابود کردند. البته افراد زیادی دیگری هم در دوره صدام به این سرنوشت مبتلا شدند.

این راه راه دین است؛ در سوره حمد می‌گوییم؛ «ایاک نعبد.» نمی‌گوییم «ایاک اعبد و ایاک استعین.» می‌گوییم اهدنا نه اهدنی؛ ولی در صراط فقط صراط مستقیم را به کار می‌بریم. فقط یک راه است و راه‌های مختلف در دین نداریم. راه به سوی خدا فقط یک راه است که آن را انبیاء به ما نشان دادند و این راه در دوره امام حسین(ع) منحرف شد. در روز عاشورا لشکر دشمن با ۳۰ هزار نفر نماز خواند و امام حسین(ع) با ۷۲ نفر ولی ما می‌گوییم: «لقد اقمت الصلوه»؛ زیرا در دوره معاویه و یزید نماز ضد نماز و روزه ضد روزه بود. نماز و روزه از روح واقعی خود بیرون رفته بود و فرقی نمی‌کرد که انسان رو به کعبه بایستد یا رو به بت؛ حج زینت حاکمان و نماز در احتکار آنان بود.

برای ابوسفیان و فرزندانش فرق نمی‌کرد که بگوید لات و هبل یا الله؛ امام حسین(ع) دین را از کفر جدا کردند. در مسیر زیارت اربعین کسی از تجارت و سیاحت سخن نمی‌گوید و مردم گرمای طاقت‌فرسا را تحمل می‌کنند، زیرا زیارت امام حسین(ع) مسئله دین است. خداوند حقیقت را از ما می‌خواهد. چه‌بسا افرادی که روزه می‌گیرند ولی غیر از تشنگی و گرسنگی چیزی نصیب آنان نمی‌شود و چه‌بسا کسانی که شب‌زنده‌داری می‌کنند ولی جز خستگی چیزی نصیب آنان نمی‌شود زیرا خدا روح دین و عدالت را می‌خواهد. انسان آن روح را در این مسیر می‌یابد.

گاهی در مسیر پیاده‌روی اربعین یا زیارت امام حسین(ع) شاهد حضور زائرانی از ادیان دیگر هستیم. در این باره نکات یا خاطراتی دارید؟

سال قبل دو کشیش از انگلستان آمدند و گفتند که از طرف کلیسا آمدیم تا ببینیم شما چه می‌کنید که این جمعیت عظیم برای زیارت امامشان می‌آیند اما مردم ما به کلیسا نمی‌آیند. گفتم اگر شما پیرو حقیقت باشید به کلیسا می‌آیند. روح دین و حقیقت در روح امام حسین(ع) وجود دارد.

گویی ملت عراق در ایام محرم و صفر ملتی از ملائکه است، در حالی که اخلاق امام حسین(ع) در آن‌ها منعکس می‌شود؛ افرادی خانه خود را تخلیه می‌کنند و آن را به زائری می‌دهند که نمی‌شناسند. ما کسانی را که می‌شناسیم به خانه دعوت می‌کنیم نه کسی را که نمی‌شناسیم و این روح دین و روح اباعبدالله(ع) است. اگر از آن‌ها بپرسیم همین را می‌گویند و همیشه آماده‌باش هستند.

در زیارت‌ها چند کلمه را تکرار می‌کنیم؛ «و قلبی لقلبکم سلم.» بحث دل و سلم آن است. دل ما به دل امام حسین(ع) گره می‌خورد و افراد تلاش می‌کنند تا محبت و ایمان به خدا را در خود ایجاد کنند؛ «انی سلم لمن سالمکم»؛ میزان شما هستید و کسی که با شما باشد، من هم با او هستم. «حرب لمن حاربکم و نصرتی معده لکم.» من آماده خدمت به شما هستم.

چرا در بین معصومین(ع) فقط برای امام حسین(ع) مراسم اربعین برگزار می‌شود و حتی برای پیامبر(ص) چنین مراسمی برپا نمی‌شود؟

در مورد نشانه‌های مؤمن دو روایت وجود دارد؛ مثلاً کسی نماز می‌خواند. آیا او حقیقت اسلام را درک کرده و پیرو اهل بیت(ع) است؟ فرمودند: «علامات المؤمن خمس؛ صلاه احدی و خمسین.» و همچنین «جهر ببسم الله الرحمان الرحیم. التختم بالیمین»؛ انگشتر را به دست راست می‌کند در حالی که همه یهودیان و مسیحیان و مسلمین غیر اهل بیتی(ع)، که انگشتر استفاده می‌کنند به دست چپ می‌کنند و بعد فرمود پیشانی را بر خاک می‌سایند و روی فرش سجده نمی‌کنند و زیارت الاربعین می‌خوانند.

امام حسین(ع) نماد انبیاء و اوصیاء هستند که از اول تا آخر زندگی امام بودند و در این راه شهید شدند؛ پیامبر(ص) فرمودند که حسن و حسین امامان؛ نفرمودند سیکونا امام. کشته‌ شدن امام حسین(ع) مخفی نبود و هیچ کسی منکر آن نیست. گویی این حادثه دیروز اتفاق افتاده است و نه آنکه ۱۳۸۵ سال قبل؛ کار امام حسین(ع) احیای امر همه انبیاء و اوصیاست.

ائمه(ع) هم این سخن را فرمودند. اگر زندگی امام حسین(ع) را مطالعه کنید، چیزی جز صداقت، عدالت و تقوا  در آن نمی‌یابید. وقتی معاویه قصد کرد که یزید را جانشین خود کند امام(ع) نامه‌ای به او نوشت که عبارات تندی داشت و معاویه نامه را به یزید نشان داد. یزید گفت جواب بده ولی معاویه گفت نامه نقطه ضعفی ندارد که جواب بدهیم. امام برای ارزش‌ها و دین کار می‌کردند. «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»؛ روزی مانند روز تو نیست؛ در دنیا جرم و جنایت بسیاری رخ می‌دهد.

در جنگ جهانی اول ۱۷ میلیون نفر و در جنگ جهانی دوم ۷۰ میلیون نفر کشته شدند و در جنگ‌های مختلف زن و بچه‌ها را می‌کشند ولی ماجرای کربلا با همه جنگ‌های جهانی دیگر فرق دارد؛ امتی با امام جنگید که می‌گفت مسلمان است و شهادتین را بر زبان جاری کرد؛ عمر سعد در تشهد نماز صبح خواند: «اللهم صل علی محمد و آل محمد …»؛ مذاهب اسلامی در مورد صلوات بر پیامبر و آل ایشان بدون ذکر اصحاب متفق‌القول هستند. بر آل محمد صلوات فرستاد ولی امام را به شهادت رساند.

نفاق حقیقت اصلی جنگ کربلا

مشکل اصلی امروز نفاق است و همه افراد هم با نفاق امتحان می‌شوند. نفاق در برابر ایمان است و حقیقت کربلا جنگ بین نفاق و ایمان بود. دشمنان هم می‌گفتند: «لا اله الا الله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله»؛ در دوره امام حسین(ع) نماز و مسجد و حج وجود داشت و جایی از سرزمین اسلامی اشغال نشده بود. مسلمین کشورگشایی می‌کردند ولی روح ایمان جاری نبود و نفاق وجود داشت. امروز بسیاری از کشورها و احزاب، پرچم عدالت را بلند می‌کنند، ولی به دنبال تحقق آن نیستند. حقوق بشر را مطرح می‌کنند ولی حتی حقوق حیوانات را برای بشر قائل نیستند.

وقتی یزید جشنی به راه انداخت و می‌خواست که قدرت خود را نشان دهد، نماینده مسیحیان را دعوت کرد. او به یزید گفت این سر چه کسی است که آن را می‌زنید. یزید گفت پسر فاطمه. در حقیقت قصد داشت بگوید ما این دین را قبول نداریم. اگر در تاریخ شاهدی داشتیم که چهارپای حضرت عیسی(ع) از جایی عبور کرده است آنجا را مقدس می‌پنداشتیم، اما شما سر فرزند دختر پیامبرتان را بریدید؟ امام سجاد(ع) فرمودند مسیحیان از ما دفاع می‌کنند ولی مسلمانان ما را می‌کشند.

فرزندم نقل می‌کرد که در کنفرانسی در یکی از کشورهای مسیحی در مورد کربلا و نقش مسیحیان سخنرانی می‌کردم و کشیشی هم کنار من بود؛ من در مورد کربلا و نقش مسیحیان صحبت کردم که نمونه آن وهب است که ۱۱ روز از ازدواج او می‌گذشت و به کربلا آمد و شهید شد و مادرش هم جنگید. یکی از کشیش‌های حاضر در کنفرانس گفت که همواره مسیحی بوده‌ام، ولی عیسی را نشناختم مگر اینکه او را در اربعین و در راه نجف به کربلا شناختم؛ در چهره امام حسین(ع) حضرت عیسی را کشف کردم. ما در چهره امام حسین، موسی، عیسی و همه انبیاء را می‌بینیم و امام نماد هستند.

زیارت امام حسین(ع) از نشانه‌های مؤمن است. کسی که می‌خواهد مؤمن را بشناسد به کربلا برود. در آنجا همه یک شعار و هدف دارند و اربعین طوفانی است که خداوند آن را در دل‌ها ایجاد می‌کند. اگر اخلاق و ازخودگذشتگی می‌خواهید به کربلا بروید. مصلحان جهان باید از آنجا درس بگیرند، زیرا افرادی با نژادهای مختلف حسین‌گویان به کربلا می‌روند.

*ایکنا

پایان پیام/.

شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام  / کانال ایتا  / کانال سروش  / پیچ اینستاگرام / آپارات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه عترتنا منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.