زمان مطالعه: 8 دقیقه
به گزارش عترتنا؛آیت الله «روح الله قرهی» از اساتید برجسته اخلاق شهر تهران، شامگاه دوشنبه یکم اردیبشهت ماه سال جاری در جلسه هفتگی درس اخلاق خود که در مسجد شهید هرندی تهران برگزار شد در ادامه شرح حدیث جنود عقل و جهل در تبیین روحانی بودن عقل به کاستی و کاهش عقل در اثر گناه و تقوا پرداخت که در ادامه میخوانید.
عقلای عالم
جنود عقل همان فضائل اخلاقی است. تمام جنود نفس اماره از جهل است و هر کس عقل دارد عقل او فضائل است! یعنی به تعبیری آنها که در نفس مطمئنه هستند عقلای عالم هستند و عقلای عالم تمام فضایل در آنها وجود دارد و اگر کسی رذیله اخلاقی دارد به نسبت همان رذیله در جهل است! یعنی آن کس که از همه رذایل اخلاقی بیرون رفت که راس آنها اولیای خدا و کُمَّل اولیا، در عقل کامل هستند.
متفاوت بودن عقل انسانها با یکدیگر
عقل نسبت به انسانها متفاوت است! یعنی هر چقدر فضایل اخلاقی در کسی رشد کرد او دارای عقل است و عقل او همان قدر است که فضایل اخلاقی در او رشد پیدا کرد و هر چقدر در او رذایل اخلاقی بود به همان نسبت در جهل است و جهل او جهل نسبی است.
حدیث جنود عقل و جهل روایتی معتبر
این نکته بسیار مهمی است؛ وقتی فرمایشات حضرات معصومین راجع به این موضوع را میبینیم بهترین مطلب همین روایتی است که وجود مقدس رئیس مذهب حضرت صادق القول و الفعل امام صادق علیه السلام بیان فرمودند. این روایت از نظر سند بسیار عالی و قوی است که علم الرجال به سماعه بن مهران میرسد که سماعه شاگر بسیار مبرز و از آن طرف با معرفت است.
هدایت شدن در شناخت جنود عقل و جهل
وی میگوید: نزد مولایم امام صادق علیه السلام جمعی از دوستانشان بودند که از عقل و جهل سخن به میان آمد و حضرت فرمودند: عقل و سپاهیانش و جهل و سپاهیانش را بشناسید تا هدایت یابید. معلوم میشود کسی که جنود عقل دارد یعنی مزین به فضایل اخلاقی و مکارم اخلاق شد و جنود جهل را هم شناخت یعنی رذایل را و از رذایل دوری جست او هدایت شده است! و این نکته بسیار مهمی است!
کاستی و افزایش عقل به گناه و تقوا
بعضی تصور میکنند که عقل آن چیزی است که با قوه مخیره فکر به وجود میآید که این نیست! روایات عجیبی درباره عقل است که عقل بعضیها داده میشود البته به تقوا و گرفته میشود البته به ورود به جهل یعنی جنود نفس اماره و گناه!
گاهی عقل نقش پیدا میکند اما اگر منظور از عقل این مغزی که در کاسه سر ما وجود دارد است و در آن عقل است، خیلیها به تعبیری تا آخر عمر آلزایمر هم نمیگیرند اما چطور به خاطر هر گناهی از عقل آنها کاسته میشود؟! هر چه به جنود جهل وارد شوند از عقل آنها گرفته میشود! پس این چطور گرفته میشود؟ معلوم میشود که عقل جسمانی نیست و در این حدیث هم اشاره شد که عقل روحانی است و حضرت هم به خوبی اشاره میکنند و فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ»
نفس مطمئه جسم را هم طیب نگه میدارد!
پس تصور نکنید این عقل در مغز ما است، این نیست کما اینکه نفس با روح متفاوت است و نفس روح نیست و روح هم چیز دیگری است کما اینکه وقتی نفس، نفس مطمئنه شد جسم را دائم دارد و روح و جسم هر دو طیب میماند.
ابوالعرفا آیت الله العظمی ادیب میفرمود وقتی امثال آن مرد الهی آِیت حق شیخ صدوق جسمشان و حتی کفن آنها نمیپوسد به خاطر نفس مطمئنه است! این نفس مطمئنه عامل میشود که روح طیب بماند.
روح وقتی خراب میشود که انسان در نفس اماره فرو برود! و وقتی در نفس اماره فرو رفت علاوه بر اینکه روح خراب میشود روح اذیت هم میشود اما وقتی نفس، نفس مطمئنه شد جسم را هم مثل روح پاک و مطهر نگه میدارد. .
پس عقل هم منظور این مغز در کاسه سر نیست و یک نور الهی و روحانی است و وقتی نور است طبیعی است که جسم هم نیست و این چیزی که دیگران به عنوان مکر دارند این مکر از عقل آنها نیست چون عقل نور است و مکر جز ظلمت است و نمیشود مکر که خودش تاریکی و ظلمت است عنوان عقل بگیرید!
خلقت با عظمت عقل/عاقل مطیع محض خداست
حضرت درباره وقتی که خداوند عقل را خلق کرد، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقْتُکَ خَلْقاً عَظِیماً وَ کَرَّمْتُکَ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِی» خدای عز و جل عقل را از نور خویش و از طرف راست عرش آفرید و آن مخلوق اول از روحانیین است پس بدو فرمود پس رو او پس رفت سپس فرمود پیش آی پیش آمد. خدای تبارک و تعالی فرمود: ترا با عظمت آفریدم و بر تمام آفریدگانم شرافت بخشیدم.
این نکته خیلی مهم است که حضرت به این عنوان بیان میکنند که رو بیاور آورد و گفت رو برگردان برگرداند. عقل مطیع محض خدا است، بنابراین کسانی که عاقل هستند مطیع محض خدا هستند.
خطر عبادت احساسی و علت دین زدگی
لذا وقتی محضر حضرت آمد بیان کرد فلانی خیلی به ظاهر عبادت دارد اما حضرت فرمود ببینید عقلش چطور است؟! بعضیها بدون عقل کار میکنند و وقتی بدون عقل کار میکنند یک جاهایی احساسی عبادت میکنند و در زندگی خیلی چیزها را کنار میزند! مثلا تا دیروز نماز میخواند به خاطر اتفاقی دیگر نماز نمیخواند! معلوم میشود عبادتش عبادت بر سیره عقل نبوده و احساسی بوده است!
عبادتی که توام با عقل باشد و زیر بنای آن عقل باشد اصلا از آن عبادت خسته و زده نمیشوید؛ تمام مشکلات عالم هم فرض بگیرید سر او وارد بشود او جا نمیزند و عبد خدا است!
این کد است یادداشت کنید که دینی که توام با عقل باشد اگر عالم هم برگردد او برنمیگردد! اما دینی که با احساس و ظواهر توام شود معلوم است با کوچکترین مشکل بر میگردد. این به ظاهر مومن با من بد کرد پس من دیگر پا به مسجد نمیگذارم و دیگر نمیآید! کسی گفته بود من دیگر از کسی که وضو هم میگیرد بدم میآید چون فلان مذهبی او را گرفتار کرده و اذیت کرده و مالش را خورده حالا از کار او به جایی رسیده که از کسی که وضو هم میگیرد بدش میآید و این به خاطر این است که دین این فرد توام با عقل نبوده است.
خلقت جهل و هفتاد و پنج لشکر جنود عقل و جهل
حضرت در ادامه درباره خلقت جهل فرمود: «قَالَ ثُمَّ خَلَقَ الْجَهْلَ مِنَ الْبَحْرِ الْأُجَاجِ ظُلْمَانِیّاً فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَلَمْ یُقْبِلْ فَقَالَ لَهُ اسْتَکْبَرْتَ فَلَعَنَهُ ثُمَّ جَعَلَ لِلْعَقْلِ خَمْسَهً وَ سَبْعِینَ جُنْداً فَلَمَّا رَأَی الْجَهْلُ مَا أَکْرَمَ اللَّهُ بِهِ الْعَقْلَ وَ مَا أَعْطَاهُ أَضْمَرَ لَهُ الْعَدَاوَهَ فَقَالَ الْجَهْلُ یَا رَبِّ هَذَا خَلْقٌ مِثْلِی خَلَقْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ قَوَّیْتَهُ وَ أَنَا ضِدُّهُ وَ لَا قُوَّهَ لِی بِهِ فَأَعْطِنِی مِنَ الْجُنْدِ مِثْلَ مَا أَعْطَیْتَهُ؛ فَقَالَ نَعَمْ فَإِنْ عَصَیْتَ بَعْدَ ذَلِکَ أَخْرَجْتُکَ وَ جُنْدَکَ مِنْ رَحْمَتِی قَالَ قَدْ رَضِیتُ فَأَعْطَاهُ خَمْسَهً وَ سَبْعِینَ جُنْداً فَکَانَ مِمَّا أَعْطَی الْعَقْلَ مِنَ الْخَمْسَهِ وَ السَّبْعِینَ»
سپس جهل را تاریک و از دریای شور و تلخ آفرید باو فرمود پس رو پس رفت فرمود پیش بیا پیش نیامد! فرمود: گردنکشی کردی؟ او را از رحمت خود دور ساخت! سپس برای عقل هفتاد و پنج لشکر قرار داد. چون جهل مکرمت و عطاء. خدا را نسبت به عقل دید دشمنی او را در دل گرفت و عرض کرد پروردگارا این هم مخلوقی است مانند من. او را آفریدی و گرامیش داشتی و تقویتش نمودی من ضد او هستم و براو توانائی ندارم آنچه از لشکر به او دادی بمن هم عطا کن فرمود بلی میدهم ولی اگر بعد از آن نافرمانی کردی ترا و لشکر ترا از رحمت خود بیرون میکنم عرض کرد خشنود شدم پس هفتاد و پنج لشکر باو عطا کرد و هفتاد و پنج لشکری که به عقل عنایت کرد. عدم برگشت جهل
جهل راهی را پیدا میکند و میگوید به مادیات نزدیک است و طرف جلو میرود اما وقتی میفهمد که یک اشتباهی در کار بوده است و اینجا گرفتار شده است و همه مالی را که به دست آورده چون اصلش خراب بوده همه را باید پس بدهد، ولی قبول نمیکند برگردد!
منظور از رد مظالم
در باب رد مظالم دقت کنید که رد مظالم برای مال طاهر است؛ انسان گاهی انسان شک به یک مالی پیدا میکند و میخواهد از طهارت آن مال کاسته نشود در اینجا رد مظالم میدهد؛ اما بعضی اشتباه گرفتند که مال حرام به دست بیاوریم و حالا یک رد مظالم بدهیم که طاره شود که این کاملا اشتباه است چون از اساس این مال حرام است اینجا چه رد مظالمی میخواهید از حرام بدهید؟!
وقتی میگویند در شبههناک مراقبت و مواظبت کنید این لقمه شبههناک است بایست رد نشوید به این دلیل است که در جنود جهل وارد شوید نمیتوانید برگردید حالا خدا عنایت میکند و یک ولی خدایی پیدا میشود و میگوید این اموالت همه شبههناک است و باید همه را بدهی! اما جهل وقتی رفت برنگشت و خدا او را لعنت کرد!
۷۵ جنود و لشکر برای عقل و جهل
حضرت فرمود وقتی خداوند فرمود به جهل که بیا و جهل نیامد فرمود لعنت بر تو باد و او را لعن کرد! بعد ۷۵ جنود و لشکر برای عقل قرار داد و وقتی جهل دید که خداوند برای عقل ۷۵ جنود قرار داد به خداوند گفت به عقل عنایت کردی و به عقل دشمنی ورزید و خداوند فرمود به تو هم میدهم هر چند ضد او هستی اما اگر با اینها گناه کنی دیگر تمام و از رحمت و همه چیز من دوری میشوی!
جنود جهل همان فجور در انسان ها/خروج از رحمت الهی با ورود به جهل
این جنود جهل همان فجور هستند که در انسان است منتهی اگر جواب دادیم به جنود جهل از رحمت خدا خارج میشویم اما تا وقتی که جواب ندادیم و گرفتار جنود جهل نشدیم در رحمت پروردگار عالم هستیم.
به واسطه این مطلب معلوم میشود این رحمت هم نسبت به انسانها متفاوت میشود! یعنی یکی در رحمت واسعه الهیه، رحمت کثیره است و او غرق در رحمت الهی است و ما تصور میکنیم غرق در نعمت مادی است یعنی مادیاتش زیاد است، این نیست یعنی کسی فضایل و مکارم اخلاق در او تبلور پیدا میکند و همانطور که به هر گناه از عقل انسان کم میشود و نقص پیدا میکند در هر ورود به سیئه و جنود جهل از رحمت خدا هم کاسته میشود، اما یکباره با یک جهل و گناه از بین نمیرود.
اما اگر همه جنود یک پارچه شود و وجودش جهل مطلق شود و همه وجودش یک پارچه رذایل شود او دیگر کاملا از رحمت خدا خارج است اما اگر کسی یک مقدار ورود به جهل پیدا کرد یک مقدار از عقل او کم شده و به همان مقدار هم از رحمت خدا دور شده است؛ مثلا کسی به نور خورشید نزدیک است و هر چه دور میشود از نور خورشید به همان مقدار دور شده است و جهل هم همین است و هر چه به جنود جهل نزدیک شدیم و در وجود ما آمد به همان مقدار از عقل دور شدیم و به همان مقدار هم از رحمت الهی دور میشویم اما کامل از رحمت الهی دور نیستیم.
آغاز رذایل و فضایل
حالا آغاز رذیل و فضایل چیست؟ گاهی ما تصورمان این است که آغاز رذایل و فضایل به نماز و روزه است و تصور میکنیم هر چه از نماز دور شدیم از فضایل دور شدیم و به رذایل نزدیک شده ایم، حتی امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر این نماز قبول شد همه چیز قبول میشود و اگر رد شد همه چیز رد است.
اما نماز جزیی از آن است! پس آن چیست؟ آغاز فضایل و رذایل در چیست که حضرت میفرماید: «الْجُنْدَ الْخَیْرُ وَ هُوَ وَزِیرُ الْعَقْلِ وَ جَعَلَ ضِدَّهُ الشَّرَّ وَ هُوَ وَزِیرُ الْجَهْلِ» پس اس و اساس تمام مکارم اخلاق در الخیر بودن است که در جلسات آینده بحث خواهیم کرد. به تعبیر عوامی ما همینجور رشد کردیم و یک نماز ظاهری را میخوانیم و خدایی نکرده یک مذهبی خطایی بکند دیگری دین زده میشود.
فریب عرفانهای کاذب را نخورید
بارها گفتم و الان هم عرض میکند روی آن تامل کنید خواهران گرامی برادران عزیز دختران گرامی و پسران عزیزم تمام مباحث اخلاق باید از لسان معصوم باشد اخلاق ساختگی بدرد نمیخورد، عرفانهای کاذب بدرد نمیخورد! آن چه هست در خانه معصوم است، معصوم علم خدا است او میداند چه خبر است و وقتی هم تعبیر میفرماید اگر کسی خوب دقت کند، این زیرک بودن مهم است و خوب دقت کند میبیند چقدر زیبا بیان کردند و اصلا چرا اینگونه آغاز کردند، پس هر چه انسان جلوتر میرود تازه میفهمد چرا معصوم اینگونه بحث را آغاز کرده و این خودش یک نکته است.
امام زمان عج ناجی نجات ما از رذایل اخلاقی
از خدا بخواهید که ما را به حقیقت متخلق به اخلاق الهی بگرداند و آنی و کمتر از آنی ما را به خودمان وامگذار که این بهترین دعا است و آن را جدی بگیرید.
در رذایل غرق شدیم و یک ناجی میخواهیم که از خدا بخواهیم این ناجی را به داد ما برساند. عزیزان این توسل به حضرت را جدی بگیرید اصلا ما چارهای جز این توسل به حضرت نداریم و اصلا راهی غیر از این نیست و فقط توسل به حضرت راه نجات است، چون همه چیز را خراب کردیم و یکی از اسما خدا جبار است و جبران کننده و این صفت جبار را به نحو احسن خداوند به معصوم داده است و این جبار جبران میکند که در زیارت جامعه کبیره و دعای عالیه المضامین نیز به آن اشاره شده که یکی از راههای آن همین توسل به حضرت است.
پایان پیام/.
شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام / آپارات