زمان مطالعه: 3 دقیقه
به گزارش عترتنا؛در زمان مرحوم حاجی کلباسی و مرحوم سید رشتی (اعلی الله مقامهما) بین دو نفر از بزرگان اصفهان اختلافی پیدا شده بود. آخوند ملا قاسم علی رشتی که از علمای نامی تهران بود برای اصلاح این اختلاف به اصفهان آمدند و در منزل حاجی کلباسی وارد شدند. بعد از آنکه اختلاف آن دو عالم را برطرف کردند در روز سه شنبه برای زیارت اهل قبور به تخت فولاد رفتند.
تشرف ملا قاسم علی رشتی به محضر حضرت
ملا قاسم علی به تخت فولاد و در تکیه میر وارد شد. در زاویه تکیه یک نفر به زی جهانگردان و سیاحان نشسته بود. ملا قاسم علی به آن شخص اعتنایی نکرد و کنار قبر میر آمد و فاتحه خواند.
ملا قاسم علی با خود اندیشید معلوم می شود او از مرتاضین و دارای علوم غریبه، است بنابراین وقتی برگشت عرض کرد: «آقا! یک زاد المسافرینی به ما بدهید» منظور او از «زاد المسافرین» علم کیمیا و طلاسازی بود.
آن شخص فرمود: «زاد المسافرین برای چه می خواهی؟! دنیا ارزش این چیزها را ندارد. من چیزی به تو تعلیم می کنم که از زاد المسافرین بهتر باشد.»
ذکر مورد توصیه حضرت به ملا قاسم علی رشتی
ملا قاسم علی عرض کرد: بفرمایید! آن شخص فرمود: بر این ذکر مداومت کن: «یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی» ملا قاسم علی عرض کرد: ای کاش قلم و کاغذ داشتم واین ذکر را می نوشتم تا فراموش نکنم.فرمود: در چنته (همان چنته ای که در آن قلیان بود) قلم و کاغذ هست برو بیاور.
ملا قاسم علی آمد و دید فقط یک صفحه کاغذ و یک قلم و یک دوات است، آنها را برداشت و آورد. آن شخص املا فرمود و ملا قاسم علی می نوشت: «یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی.»
وقتی به «ادرکنی» رسید ملا قاسم علی دست نگهداشت و ننوشت!
آن شخص فرمود: چرا نمی نویسی؟! عرض کرد: مخاطبین چهار نفر هستند. محمّد، علی، فاطمه و صاحب الزمان (علیهم السلام) پس «ادرکنی» در اینجا غلط است و باید به صیغه جمع مذکر «ادرکونی» گفته شود.
آن شخص گفت: «نه، غلط نیست، بنویس. امر و تصرّف با امام زمان است، آنها هم که بخواهند کاری انجام دهند باز امر و تصرّف با امام زمان است. بنویس «ادرکنی ولا تهلکنی». ملا قاسم علی نوشت.
دیدار ملا قاسم علی با حاجی کلباسی بعد از تشرف
وقتی ملا قاسم علی به منزل حاجی کلباسی آمد و قضیه را تعریف کرد، مرحوم کلباسی برخاست و به کتابخانه اش رفت ونوشته ای را که همین ذکر بر آن نوشته بود و به خاطر همان شبهه که در ذهنش آمده بود «ادرکنی ولا تهلکنی» را به «ادرکونی ولا تهلکونی» تبدیل کرده بود، آورد و کلمه «ادرکونی ولا تهلکونی» را پاک کرد و آن نوشته را اصلاح کرد.
بالاخره ملا قاسم علی از اصفهان خارج شد وبه طرف تهران حرکت کرد و یک شب در کاشان ماند و در منزل یکی از علمای کاشان میهمان شد. آن عالم کاشانی پس از صرف شام دو رختخواب برای خود و میهمانش در اتاق انداخت و چراغ را خاموش کرد و هر دو به رختخوابهایشان رفتند. در این هنگام آن عالم کاشانی صدا زد: آخوند ملا قاسم علی! اگر آن روز اصرار کرده بودی آقا زاد المسافرین هم به تو می دادند!
ملا قاسم علی گفت: کدام روز؟ آن عالم گفت: آن روزی که در تخت فولاد در تکیه میر بودی! ملا قاسم علی پرسید: مگر آن شخص که بود؟ آن عالم گفت: آقا امام زمان (علیه السلام) بودند.
پرسید: شما از کجا می دانید که او امام زمان (علیه السلام) بود؟! آن عالم گفت: هفته ای یک شب اینجا تشریف می آوردند.
منابع :
وجهات ولی عصر به علما و مراجع، ص ۱۰۱
شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ج ۲، ص ۱۲۶ به نقل از العبقری الحسان، ج ۲، ص ۸۹ (با اندکی تفاوت)
پایان پیام/.
شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام