زمان مطالعه: ۴ دقیقه
معنی کلمه عترت از منظر لغت و شیعه چیست و منظور از عترت در حدیث ثقلین چه کسانی هستند؟ در ادامه پاسخ آن را بخوانید.
به گزارش پایگاه تحلیلی عترتنا / عترت: «عترت» در لغت به معنای خویشاوندان نزدیک و خصوصی و ذرّیه است.[۱] چنانچه ارباب لغت گفتهاند: «عِتْرَه الرجل: أخصّ أقاربه»،[۲] بنابراین، معناى لغوی عترت، عبارت است از اهل بیت و اولاد و ذرّیّه، نه مطلق خویشاوندان گرچه از اقوام دور باشند.
برخی نیز گفتهاند: «العتره: ولد الرجل و ذریته من صلبه»،[۳] که ناظر به مصداق آشکار خویشاوندان نزدیک و خصوصی است. البته باید دانست؛ آنچه را که اهل لغت در کتابهای خود در معنای عترت ذکر مینمایند، موارد استعمال الفاظ است که اعمّ از حقیقت و مجاز است و با آن نمیتوان معانى حقیقی را به دست آورد.[۴]
مصداق عترت پیامبراکرم(ص)
ارباب لغت در ذیل واژه «عتر» علاوه بر معنای لغوی، به تعیین مصداق عترت پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز تصریح کردهاند؛ مانند اینکه زبیدی در تاج العروس میگوید: مشهور و معروف آن است که عترت رسول خدا، اهل بیت او هستند، و ایشانند همان کسانی که زکات و صدقه واجبه بر آنها حرام است و آنانند مراد از ذوى القربى که بر ایشان خمس معیّن گردیده است، خمسى که در سوره انفال[۵] آمده است.[۶]
ابن اعرابی میگوید: عترت پیغمبر(ص)، فرزندان حضرت فاطمه بتول(س) میباشند.[۷] از ابو سعید روایت شده است: عترت رسول خدا(ص)، عبد المطلّب و فرزندان او میباشند.[۸] همچنین گفته شده است: عترت او، اهل بیت او هستند که نزدیکترین افراد به او میباشند و ایشان عبارتند از اولاد پیامبر(ص) و على و اولاد او.[۹]
ابن ابى الحدید در شرح این گفتار أمیر المؤمنین علی(ع) که «فَأیْنَ یُتَاهُ بِکُمْ؟! وَ کَیْفَ تَعْمَهُونَ وَ بَیْنَکُمْ عِتْرَهُ نَبِیّکُمْ؟!»،[۱۰] میگوید: مراد از عترت رسول خدا، نزدیکترین اهل او و نسل او میباشد، و صحیح نیست سخن کسى که میگوید: مراد، خویشاوندان حضرت است گرچه دور باشند.
و گفتار ابو بکر را که در روز سقیفه یا پس از آن گفت: «ما عترت رسول خدا(ص) هستیم و همچون پوست تخم مرغى که از رسول خدا خالى شده باشد میباشیم»،[۱۱] باید فقط بر طریق مجاز گرفت، چرا که آنان نسبت به شهرهای دوردست و قبایل گوناگون و مختلفى که در شهرها و نواحى زندگى میکنند، عترت او هستند نه در حقیقت و واقع امر. آیا نمیبینى که عَدْنَانى به قَحْطَانى مفاخرت و مباهات میکند و میگوید: «من پسر عموى رسول خدا هستم»؟![۱۲] او نمیخواهد بگوید من پسر عموى واقعى و حقیقى او هستم، بلکه نسبت به قحطانى که بسیار نسبش دور است میخواهد بگوید گویا من پسر عمّ وى میباشم، و این کلمه «ابنعمّ» را مجازاً استعمال نموده و بدان لب گشوده است.
عترت در بیان پیامبر اکرم(ص)
رسول خدا(ص) بیان نموده است که عترت وى کیست؟ هنگام گفتن: «إنّى تَارکٌ فِیکُمُ الثّقَلَیْنِ»، فرمود: «عِتْرَتى أهْلَبَیْتِى» و در وقت دیگر نیز روشن نمود که اهل او کیست در حالى که کِساء را بر رویشان انداخت، در آن زمانى که این آیه نازل شد: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ» این گونه دعا کرد: «خدایا! اینان اهل بیت من میباشند پس رجس و پلیدى را از ایشان ببر!»[۱۳]
و در این خطبه أمیر المؤمنین(ع) که میفرماید: «وَ فِیکُمْ عِتْرَهُ نَبِیّکُمْ»، خودش و دو پسرش را اراده کرده است. و در حقیقت اصلْ خود اوست، و دو پسرانش تابع او هستند و نسبتشان به او مانند نسبت ستارگان درخشان است با طلوع خورشید جهانتاب.[۱۴]
مقصود پیامبر(ص) از عترتی
خلاصه؛ از دیدگاه شیعه –با توجه به روایات- مقصود حضرت رسول اکرم(ص) از، «عترتی» خصوص وجود مقدّس أمیر المؤمنین علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، امام حسن، امام حسین(ع) و نُه فرزند یکى پس از دیگرى از ذرّیه امام حسین(ع) است که آخرین آنها حضرت امام مهدی(عج) میباشد.[۱۵]
[۱]. جزری، ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج ۳، ص ۱۷۷، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ اول، ۱۳۶۷ش؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی، سید احمد، ج ۳، ص ۳۹۵، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
[۲]. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج ۳، ص ۱۷۷٫
[۳]. مجمع البحرین، ج ۳، ص ۳۹۵؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق و مصحح: شیری، علی، ج ۷، ص ۱۸۶، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۴]. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسی، ج ۱۳، ص ۴۱۹، نشر علامه طباطبایی، مشهد، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
[۵]. انفال، ۴۱٫
[۶]. تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۷، ص ۱۸۶٫
[۷]. همان.
[۸]. همان.
[۹]. همان.
[۱۰]. «پس کجا شما را در وادى سرگردانى و تحیّر میبرند؟ و چگونه شما متحیّر شده و راه را گم کردهاید در حالى که در میان شما عترت پیغمبر شما وجود دارد؟!»؛ شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق: صالح، صبحی، ص ۱۱۹ – ۱۲۰، هجرت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۱۱]. «نَحْنُ عِتْرَهُ رَسُولِ اللهِ صلى الله علیه و آله وَ بَیْضَتُهُ الّتِى فُقِأَتْ عَنْه».
[۱۲]. «أنَا ابْنُعَمّ رَسُولِ اللهِ صلى الله علیه و آله».
[۱۳]. «اللّهُمّ هَؤُلَاءِ أهْلُبَیْتِى فَأذْهِبِ الرّجْسَ عَنْهُمْ!».
[۱۴]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج ۶، ص ۳۷۵ – ۳۷۶، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
[۱۵]. ر.ک: «اهل بیت»، سؤال ۸۲۹؛ «دلایل اعتقاد به امامت و امامان»، سؤال ۳۲۱؛ «انحصار امامت در نسل پیامبر»، سؤال ۲۹۶۹٫
پایان پیام/.
شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام
دیگر مطالب سرویس در عترت را اینجا کلیک نموده و بخوانید
https://etratona.ir/?p=3551