زمان مطالعه: ۵ دقیقه
به گزارش پایگاه تحلیلی عترتنا / دین و اندیشه: حجتالاسلام سید مهدی توکل، کارشناس مذهبی درباره اهمیت اهمیت قناعت و منظور از عفاف و پاکدامنی در شرح دعای روز دوازدهم اشاره نمود. و سپس به شرح فرازهای این دعا پرداخت.
شرح دعای روز دوازهم
اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَهَ الْخَائِفِین؛ خداوندا! مرا در این روز با پردهی حجابت و پاکامنی مزین گردان و مرا با لباس قناعیت و کفاف پوشش ده و همواره بر رعایت عدل و انصاف یاریام رسان و از هرچه که از آن بیمناکم امانم ده به پشتیبانیاتای پشتیبان خوف کنندگان.
طلب مزین شدن به پوشش و عفاف
ابتدا از خداوند میخواهیم که ما را با ستر و عفاف مزین نماید. «ستر» و پوشاندن هم به این معنا است که ما عیب دیگران را بپوشانیم و هم به این معناست که خداوند عیبت ما را نزد دیگران افشا نکند و آبروی ما را حفظ نماید.
عفاف که همان پاکدامنی است یک معنای وسیع دارد که پاکدامنی نسبت به انجام تمامی گناهان است و البته در عرف بیشتر به معنای پاکدامنی جنسی است. در مقابل آن نیز شهوت قرار دارد که به معنای تبعیت از خواستهها و اشتهای نفس در تمامی مواردی است که میخواهد با خدا مخالفت کند.
به همین دلیل در قرآن گاه از آن با لفظ جمع «شهوات» تعبیر شده است که بیانگر شهوت، جنسی، شهوت مقام، شهوت مال و مانند آن است که میفرماید: «وَ یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ ان تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیماً». (نساء / ۲۷) به راستی کسانی که دنبال شهوات دنیوی هستند چون ارتباطشان با خدا قطع و یا کمرنگ هست به انحراف عظیمی روی میآورند و تا آنجا که بتوانند زیاده روی میکنند و جالب اینکه نفس انسان هم سیری ندارد و هر قدر داشته باشد مقدار بیشتری را طلب میکند چه از راه حرام باشد و یا حتی کشتن افراد بیگناه و مانند آن همان گونه که در رژیم سابق نمونههای بسیاری از این قبیل را مشاهده کردیم.
درخواستی مخفی ماندن عیب ما نزد دیگران
نکتۀ مهم این است که ابتدا از خداوند میخواهیم که عیب ما نزد دیگران مستور و پوشیده بماند و سپس میخواهیم که ما را انسانی عفیف قرار دهد که در نتیجه آبروی ما نزد خدا، معصومین، ملائکه و مقربان درگاه الهی نیز حفظ باشد.
آیا به راستی به گونهای هستیم که در میان جمع باطن ما را آشکار سازند به آن افتخار کنیم و عملی که موجب شرمندگی ما شود در پروندۀ اعمال ما وجود نداشته باشد؟
درخواست قناعت و بسنده نمودن به مقدار لازم
سپس تقاضا میکنیم که مارا با لباس قناعت و کفاف – که همان بسنده کردن به مقدار لازم است – پوشش دهد.
امیر مؤمنان در نهج البلاغه در این مورد بعد از آنکه دنیا را مذمت میکند و به نعمتهای زودگذر آن اشاره میکند میفرماید: «فَارْتَحِلُوا مِنْهَا بِأَحْسَنِ مَا بِحَضْرَتِکُمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَسْأَلُوا فِیهَا فَوْقَ الْکَفَافِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا أَکْثَرَ مِنَ الْبَلَاغ؛ بنا بر این سعی کنید با بهترینزاد و توشهای که در اختیار شماست (که همان تقوا میباشد) از آن کوچ نمایید، و بیش از نیاز و کفاف از آن نخواهید، و زائد بر آنچه حاجت دارید از آن نطلبید». (نهج البلاغه، خطبۀ ۴۵)
روی آوردن به دنیا، هم وقت و انرژی انسان را هدر میدهد، هم فرصت انسان برای عبادات و کار برای آخرت را کم میکند، هم در انسان برای حفظ آنچه به دست آورده دغدغه ایجاد میکند و هم نمیتواند نفس انسان را سیراب نماید. به همین دلیل گاه انسانها به کارهای احمقانهای دست میزنند که از جمله آنها اختلاسهای چند هزار میلیاردی است. آیا اصلا میتوان چنین پولی را خرج کرد؟ چرا انسان باید به دنبال چنین کاری رود که هم موجب بیآبرویی و زندان و کیفرهای قانونی میشود و هم از راه حرام به دست میآید که در روز قیامت هم باید حساب آن را پس داد و حتی این مبلغ آنقدر زیاد است که امکان مصرف آن حتی برای چند نسل بعد هم وجود ندارد و باز اضافه میآید.
اینجاست که رسول خدا هنگام دعا میفرماید: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ الْکَفَافَ؛ خداوندا! محمد و آل محمد را به مقدار کفاف و لازم روزی ده (نه بیشتر)». (کافی، ج ۲، ص: ۱۴۰، ح ۴).
البته زندگی آبرومند، خانۀ وسیع، پسانداز به مقدار لازم و حتی باقی گذاشتن مقداری پول برای ورثه هم لازم است و به همین دلیل خداوند در قرآن بعد از آنکه قارون را مورد مذمت قرار میدهد به او میگوید: «وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» نباید بهره و سهمت را از زندگی دنیا فراموش کنی. (قصص / ۷۷) ولی زیاده بر آن بسیار مورد مذمت است.
طلب صبر بر سختیها
سپس از خداوند تقاضا میکنیم که ما را به آنچه قضا و قدرش که بر اساس حکمت است مقدر کرده راضی و صابر بدارد.
دنیا مکانی است که از مملو از ناراحتیها و مصیبت هاست. این گرفتاریها را هرچند میتوان کم کرد ولی هرگز نمیتوان جلوی تمامی آنها را گرفت. به عنوان نمونه تمامی انسانها یک باره از دنیا نمیروند و یقینا در میان خانوادهها و دوستان افرادی قبل از دیگران فوت میکنند و دیگران مصیبت زده میشوند. تنها راه برای مقابله با این گونه حوادث، صبر و تحمل است. همین گونه است در مورد حوادث طبیعی، فقر و نداری، بیماریها و مانند آن.
امیر مؤمنان ع هنگامی که دید فرزند اشعث بن قیس از دنیا رفته و او بیتابی میکند به او فرمود: «یَا أَشْعَثُ، إِنْ صَبَرْتَ جَرَی عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأَنْتَ مَأْجُورٌ، وَإِنْ جَزِعْتَ جَرَی عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأَنْتَ مَأْزُور؛ ای اشعث! اگر صبر و شکیبایی کنی مقدرات بر تو جاری میشود (و مسیر خود را طی میکند) ولی تو پاداش خواهی داشت و اگر بیتابی کنی باز هم مقدرات مسیر خود را میپیماید ولی وزر و گناه، بر تو خواهد بود» (نهج البلاغه، کلمات قصار، شمارۀ ۲۹۱.)
بلاها گاه جنبۀ آزمایش دارد که مقدار تحمل و شکیبایی انسان محک زده شود زیرا اگر همه چیز طبق خواستۀ انسان باشد مؤمنان واقعی که مرد میدان هستند و تسلیم خواسته و ارادۀ خداوند هستند از غیر واقعی تشخیص داده نمیشوند. این همان است که خداوند میفرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین؛ به یقین همه شما را با اموری همچون ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به صابران». (بقره / ۱۵۵)
همچنین وجود بلاها موجب میشود انسان به بیارزشی دنیا پی ببرد و به این دنیا وابسته نباشد، گناهان او بخشوده شود و یا مقامش بالاتر رود.
مقدرات الهی برای انسان در این دنیا هرقدر که سخت و تلخ باشد مایۀ برکت است و انسان نه تنها باید صابر باشد بلکه باید به درجهای برسد که راضی باشد و حتی شکر هم بنماید.
تقاضای تقوای واقعی و همنشینی با نیکوکاران
آنگاه تقاضا میکنیم که به ما توفیق دهد که با تقوا باشیم و با نیکوکاران همنشین گردیم.
رعایت تقوای هر چه بیشتر موجب میشود که انسان مقامش نزد خدا بالاتر رود چرا که خداوند میفرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ؛ گرامیترین شما نزد خدا باتقواترین شماست». (حجرات / ۱۳)
رعایت تقوای و پرهیزکاری حتی در دنیا نیز برکات خود را نصیب انسان میکند همان گونه که خداوند میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ؛ اگر اهل آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند ما برکتهای آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم». (اعراف / ۹۶)
اثر همنشینی با نیکوکاران
همچنین مصاحبت با خوبان و نیکوکاران موجب میشود خوبیهای آنها در انسان اثر کند، مجالس انسان مجالس گناه نباشد، اگر خلافی از کسی سر زد دیگران به او تذکر دهند و یکدیگر را برای نزدیکی و قرب به خداوند کمک نمایند.
به همین دلیل در روایتی از امام صادق ع میخوانیم که به سفیان ثوری فرمود: «صَاحِبْ بِمِثْلِ مَا یُصَاحِبُونَکَ بِهِ تَزْدَدْ إِیمَاناً وَ لَا تُصَاحِبِ الْفَاجِرَ فَیُعَلِّمَکَ مِنْ فُجُورِهِ»؛ (با مردم (خوب) رفت و آمد داشته باش همان گونه که آنها با تو رفت و آمد دارند که این کار موجب میشود ایمانت زیادتر گردد و هرگز با انسان فاجر و گناهکار رفیق و دمخور مباش که فجور و گناهانش را به تو نیز یاد میدهد). (تحف العقول، ص ۳۷۶)
در خاتمه خداوند را به یاریش که از مستمندان دستگیری میکند قسم میدهیم که این دعاها را مستجاب نماید. مستمند واقعی کسی نیست که در این دنیا فقیر باشد بلکه مستمند واقعی کسی است که دستش از اعمال خیر، تقوا و نورانیت الهی تهی باشد.
*اختصاصی عترتنا
پایان پیام/.
شبکههای اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام
دیگر مطالب سرویس دین و اندیشه را اینجا کلیک نموده و بخوانید
https://etratona.ir/?p=30596