زمان مطالعه: 6 دقیقه
به گزارش خبرنگار عترتنا؛ حجتالاسلاموالمسلمین «عباس صراف» ظهر امروز شنبه ۱۱ فروردینماه در نهمین جلسه از سلسله مباحث امامت که در مسجد جامع الغدیر (روحانی سابق) تهران برگزار شد، به تبیین اهمیت شناخت امام جواز عبور از پل صراط در روز قیامت پرداخت و ضمن توصیه به داشتن انصاف در زندگی نکاتیای را درباره علت ظرایف خاص در تفسیر المیزان بیان کرد. در ادامه گزیده این جلسه را میخوانید.
*اهمیت شناخت امامت/خطری که مردم هر عصری را تهدید میکند
از اساسیترین مباحث دین و اصل چهارم اصول دین، مسئله امامت است و انتصاب آن هم فقط توسط خداوند صورت میگیرد و یکی از پر چالشترین بحث در این حوزه بحث تبین جایگاه امام در نطام هستی است که این دعواها سر این جایگاه است.
آن روزی که پیامبر (ص) از دنیا رفتند اگر آن لحظه امیرالمؤمنین علیه السلام بلافاصله یک بیانیه میدادند که من کاری به این جایگاه ندارم و هر کسی سر زندگی خودش بروید، شاید این حوادث اتفاق نمیافتاد! اما بحث انتصاب امامت یک نطر شخصی نیست که مولا بگوید من نمیخواهم بلکه دستور خداست، ولی مردم این دستور را نخواستند و یک خلافت ظاهری شکل گرفت که ریشه در عدم شناخت امام بود. در صورتی که این عدم شناخت و فهم درست از امام باعث شد مردم سوی امام نروند و امام را کنار بزنند و این خطر در هر عصری و کنار هر امامی مردم را تهدید میکند و در عصر ظهور هم چنین است!
بنابراین این مباحث برای بیان تاریخ و آگاه شدن ما از این حوادث تاریخی نیست بلکه برای این است که ما کجای این بساط هستیم و در ربط امام و، ولی در عصر ظهور چقدر پای امام ثابت قدم خواهیم بود.
*علت ظرایف و نکات خاص در تفسیر المیزان
تفسیر المیزان علامه طباطبایی انصافا یک شاهکاراست و چقدر پاکیزگی و نورانیت میخواهد که علامه توانست المیزان را بنویسد؟! از یکی از افرادی که با علامه زیاد مجالست داشت پرسیدم که ایشان یک ظرایف و نکتههای خاصی را در المیزان گفته که در هیچ تفسیر دیگری وجود ندارد و از طرفی هم نمیتوان گفت که علامه به منابعی دسترسی داشته که دیگران نداشتند، علت چیست؟ وی گفت: خداوند در همین قرآن میفرماید: «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگی]به [حقایق و اسرار و لطایف]آن دسترسی ندارند.» ایشان طهارت باطنی داشت. اگر انسان غیر از طهارت ظاهری با طهارت باطن سمت قرآن برود به مراتب طهارت باطنی که دارد فهمش از قرآن بیشتر میشود و علامه طباطبایی ذهن و فکر طاهر و پاکی داشت. این آلودگی ذهنی فقط گناه نیست بلکه برخی شبهات و حرف و کلامها باعث تاریکی و آلودگی ذهنی میشود، اما علامه با پاکی و طهارت ذهن سراغ قرآن رفت.
دکترِ، علامه نقل نموده که شرایط جسمانی علامه اینقدر بد شده بود که رسما همه اطبا وی را از مطالعه و تحقیق منع و به نحوی بازنشسته کرده بودند، اما تازه ایشان با این شرایط جسمی نوشتن المیزان را شروع کرد و گفت: «اُطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ؛ از گهواره تا گور دانش بجو» اصلا ما در اسلام چیزی به عنوان جشن فارع التحصیلی نداریم! مگر درس و علم تعطیل میشود؟! اصلا یکی از بهترین اعمال در لیالی قدر در کنار ذکر و ادعیه، کسب علم است. فقط روز عاشورا علامه کار مطالعه و تحقیق را تعطیل میکرد که به خاطر این بود یک روز عاشورا که داشتم مطالعه میکردم چشم درد شدیدی گرفتم و کتاب را بستم و صدای خانمی را شنیدم که گفت امروز هم مطالعه! بعد فهمیدم خانم راضی نیستند و از آن روز عاشورا به عزاداری امام حسین علیه السلام میرفتم. اینها برای ما درس است و ما باید از بزرگان خود درس بگیریم و عمرمان را به بطالت و غفلت هدر ندهیم که قیمت هر کس بر اساس علم و دانستنی هایش است.
*تا زنده اید برای مولا کاری کنید/حداقل با نهج البلاغه مأنوس باشید
ما اصلا برای مولا کاری نکردیم! یک بخش خودمان و یک بخش عوامل هستند که نگداشتند برای مولا کاری کنیم در صورتی که امروز در ولایت غرق هستیم و هیچ دورهای چنین نبود که به این سهولت به همه منابع و امکانات در مورد امامت دسترسی داشته باشیم، بدانید فرای قیامت جلوی ما را میگیرند که در این دوره که همه چیز در اختیارتان بود چرا برای مولا کاری نکردید؟!
در دوران علامه امینی که خیلی هم دور نیست، وی آرزو داشت که برخی از کتابها و منابع مربوط با حوزه ولایت را فقط ببیند! اما امروز آن کتابها به سهولت در اختیار ما است تا حدی که حتی پی دی اف آنها در گوشیهای همراه در دسترس است! اما هیچ کاری برای مولا نکردیم حتی برای شناخت حضرت کاری نکردیم در صورتی که یک جورج جرداق مسیحی برای معرفی و دفاع از امیرالمؤمنین علیه السلام کتابی نوشته و قبل از نوشتن بیش از ۲۰۰ بار نهج البلاغه را خوانده است در صورتی که ما یک بار هم آن را نخوانید در صورتی که دم دستیترین ابزار برای شناخت مولا، نهج البلاغه است! در این ایام بیایید با نهج البلاغه حداقل مأنوس باشید. همین جورج جرداق مسیحی میگوید:ای کاش خدا هر صد سال یک علی (علیه السلام) به مردم هر عصر عطا میکرد که ما مجبور نمیشدیم در این عالم به هرکس بگوییم انسان!
خداوند اراده کرده که با دست مولا گره عالم را باز کند، اما ما در شناخت و معرفت به مولا ضعیف هستیم! حتی در توحید هم به خدا اعتقاد داریم، اما اعتماد و باور نداریم! حالا یک سال هم عاشورا بخوانید جواب نمیدهد! این ریشه در شناخت به امام است و هر چه شناخت شما بالاتر رود اعتماد شما بیشتر میشود.
*اهمیت داشتن انصاف
آدم با انصاف اگر یک عمر بیراهه و به گناه رفته باشد در آخر کار خدا پرونده اش را به خیر میبندند سعی کنید در زندگی با انصاف باشید. شخصی از مقلدین آیت الله سید احمد خوانساری خدمت ایشان رفت و گفت جنسی در انبار دارم که در بازار کسی ندارد و اگر عرضه کنم و هر قیمتی بگویم، چون در بازار نیست به هر قیمتی بگویم میخرند، حالا چقدر و به چه قیمتی آن را عرضه کنم که مشکل شرعی نداشته باشد؟ ایشان گفتند: این مال متعلق به خودت است و هر قیمتی بدهی مردم میخرند و سود عرف آن هم معلوم است، اما اگر بیشتر بدهی انصاف نیست. این مردم هم گفت پس اشکالی ندارد حرام که در زندگیم نمیآید پس چیزی نیست! اما آیت الله خوانساری با این کلام ناراحت شدند و گفتند: تو معنی انصاف را نفهمیدی! همین را بدان شمر از روی بی انصافی سر امام را برید!
بدانید که آدم بی انصاف پایش برسد برای دنیا خود سر امام را هم میبرد و انصاف هم در همه جا تعریف شده از جمله انصاف در رابطه همسر با همسر، انصاف در رابطه والدین با فرزند و همینطور برعکس آن فرزند با والدین، انصاف همسایه با همسایه، انصاف رفیق با رفیق و … حالا فکر کنید ببینید آیا آدم با انصافی هستید یا بی انصاف هستید، اگر نیستید این شبها دعا کنید که خدا به شما انصاف بدهد.
*معنا و منظور از صراط المستقیم و انواع آن/راه عبور از پل صراط قیامت
علامه امینی بعد از نوشتن الغدیر تصمیم به نوشتن یک تفسیر ولایی گرفت تا شأن نزول آیات را بر اساس ولایت و شأن امیرالمؤمنین علیه السلام بنویسید که فقط یک جلد توانست در تفسیر سوره حمد بنویسد و عمرش اجازه نداد و فوت کرد، اما همین یک جلد را که میخوانید حسرت به دل انسان میماند که در این جلد یک روایت مهمی در تفسیر آیه ۶ سوره حمد که خدا میفرماید: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» آورده است که غوغا کرده است و این صراط مستقیم صراط امیرالمؤمنین علیه السلام است.
در این روایت آمده که از امام صادق علیه السلام سؤال کردند که این صراط مستقیم چیست و حضرت فرمودند:
«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلْقَطَّانُ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى بْنِ أَبِی مَرْیَمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ اَلْعَرْزَمِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَاتِمٍ اَلْمِنْقَرِیِّ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَلصِّرَاطِ فَقَالَ: هُو الطَّریقُ إلى مَعرِفَهِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ، و هُما صِراطانِ: صِراطٌ فی الدُّنیا و صِراطٌ فی الآخِرَهِ، فأمّا الصِّراطُ الذی فی الدُّنیا فهُو الإمامُ المَفروضُ الطاعَهِ، مَن عَرَفَهُ فی الدُّنیا و اقتَدى بِهُداهُ مَرَّ على الصِّراطِ الذی هو جِسرُ جَهَنَّمَ فی الآخرهِ»
(معانی الأخبار ج۱ ص۳۲ / الوافی ج۲۵ ص۶۶۷ / نوادر الأخبار ج۱ ص۳۴۶ / بحار الأنوار ج۸ ص۶۶ / بحار الأنوار ج۸ ص۶۶ / تفسیر الصافی ج۱ ص۸۵ /تفسیر نور الثقلین ج۱ ص۲۱)
حضرت در پاسخ به این سؤال درباره معنای صراط فرمودند: این همان مسیر منتهی به معرفت الله است و دو صراط است که یکی در دنیا و دومی در قیامت است و ما از صراط در قیامت زیاد سخن گفته شده است که باید از پل صراط رد شوید، اما در دنیا هم صراطی داریم که همان امام مفترض الطاعه است؛ همانطور که نماز یومیه واجب است خدا اطاعت امام را هم بر همه عالم واجب کرده است و شرط اطاعت از امام هم فهم و شناخت امام است و تا امام را نشناسید امام را اطاعت نمیکنید!
حالا کسی که در دنیا امامی که اطاعتش را خدا واجب کرده را بشناسد و این شناخت او را به اقتدای امام رساند، خدا او را از صراط دوم که پل صراط در قیامت است به سلامت رد میکند، اما اگر کسی در دنیا زندگی کرد و بعد بمیرد در حالی که امامش را نشناخته است روی پل صراط در قیامت پایش میلرزد و میلغزد و به جهنم میافتد و شناخت و اطاعت امام باعث عبور به سلامت از پل صراط در قیامت است.
بهکوشش: احمدیمروج
پایان پیام/.
شبکه های اجتماعی عترتنا: کانال تلگرام / کانال ایتا / کانال سروش / پیچ اینستاگرام / آپارات
https://etratona.ir/?p=31988